loading...
عطاری آنلاین
اطلاعیه سایت عطاری
از آن جا که این سایت تحقیقات گسترده ای را پیرامون گیاهان دارویی ، عرقیجات ، ادویه جات و... آغاز کرده خواهشمندیم هر کدام از بازدید کنندگان گرامی ما را با نظرات خویش راهنمایی کنند و همچنین اگر اشکالی در مطلبی از سایت وجود دارد در نظرات همان مطلب به اطلاع ما برسانند تا دیگر بازدید کنندگان به اشتباه از مطلبی نتیجه گیری نفرمایند.

آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 94 پنجشنبه 27 مهر 1396 نظرات (2)

چكيده‌


تغذيه‌ از نيازهاى‌ اجتناب‌ناپذير هر موجود زنده‌اى‌ است‌ و انسان‌ نيز از اين‌ قانون‌، مستثنا نيست‌. از اين‌ روآگاهى‌ از روش‌ و شيوه‌ بزرگان‌ دين‌ در اين‌ زمينه‌، شايان‌ توجه‌ و تأمل‌ است‌. نوشتار حاضر درصدد پاسخ‌گويى‌به‌ چند پرسش‌ محورى‌ و مهم‌ دربارة‌ تغذيه‌، بر اساس‌ سيرة‌ پيامبر اعظم‌…‌ است‌.پرسش‌هايى‌ چون‌ چرايى‌ تغذيه‌، نوع‌ غذا، تنوع‌ و مقدار آن‌، زمان‌ تغذيه‌، همراهى‌ با ديگران‌ در تغذيه‌ وبالاخره‌ چگونگى‌ انجام‌ تغذيه‌.


در سيرة‌ نبوى‌…‌ غذا خوردن‌ با هدف‌ كسب‌ توان‌ براى‌ طاعت‌ و عبادت‌ بوده‌ است‌. غذاهاى‌ آن‌ حضرت‌، ويژگى‌هايى‌ چون‌ حلال‌ بودن‌، تنوع‌، سادگى‌، مضرّ نبودن‌ و سودمندى‌ را داشته‌ است‌.آن‌ حضرت‌ از صرف‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌ غذا در يك‌ وعده‌ ـ به‌ منظور زهد ـ پرهيز داشته‌، مقدار غذاى‌مصرفى‌اش‌ نيز در حد نياز بدن‌ بوده‌ است‌. وقت‌ غذاى‌ حضرت‌، هنگام‌ گرسنگى‌ بوده‌ و اصرار بر صرف‌ غذا به‌همراه‌ ديگران‌ داشته‌ است‌. نيز آن‌ حضرت‌ در شروع‌ و پايان‌ صرف‌ غذا نام‌ خدا را بر زبان‌ جارى‌ و در اين‌زمينه‌، آداب‌ خاص‌ ديگرى‌ را رعايت‌ مى‌فرمود.


واژگان‌ كليدى‌


سيره نبوى‌…‌، تغذيه‌، خوردن‌ و آشاميدن‌.


مقدّمه‌


خوردن‌ و آشاميدن‌ از لوازم‌ اصلى‌ استمرار حيات‌ مادى‌ انسان‌ است‌ و بدون‌ آن‌، هيچ‌ انسانى‌ قادر به‌ انجام‌ تكاليف‌اساسى‌ خويش‌ و حركت‌ در مسير كمال‌يابى‌ نخواهد شد. جسم‌ انسان‌، هم‌چون‌ مركبى‌ است‌ كه‌ روح‌ را حمل‌ مى‌كند واختلال‌ در كار اين‌ مركب‌، اختلال‌ در كار روح‌ پديد مى‌آورد. اين‌ حقيقت‌، اقتضاى‌ آن‌ داشته‌ كه‌ حتى‌ برترين‌ موجودات‌نظام‌ هستى‌، يعنى‌ انبيا و اولياى‌ الهى‌ نيز وجود را بى‌نياز از خوردن‌ و آشاميدن‌ ندانند و با بهره‌گيرى‌ از شيوه‌هاى‌ صحيح‌و در عين‌ حال‌ ضرورى‌، لوازم‌ استمرار حيات‌ و حركت‌ جسم‌ خويش‌ را فراهم‌ كرده‌ و آن‌ را در خدمت‌ روح‌ بلندشان‌قرار دهند.


با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گفته‌ شد، در اين‌ نوشتار به‌ بررسى‌ روايات‌ حاكى‌ از سيره‌ نبوى‌ در اين‌ باره‌ مى‌پردازيم‌. مجموع‌اطلاعات‌ موجود در اين‌ زمينه‌، در حقيقت‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌هاست‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چرا، چه‌ نوع‌،چند نوع‌، به‌ چه‌ ميزان‌، چه‌ هنگام‌، تنها يا با ديگران‌، و چگونه‌ مى‌خورد و مى‌آشاميد.


1. چـرا؟


سخن‌ از چرايى‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، منطقاً بايد پيش‌ از ديگر مسائل‌ مربوط‌ به‌ سيره‌آن‌ حضرت‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مورد توجه‌ قرار گيرد. اين‌كه‌ چرا انسان‌ به‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ رو آورده‌، پرسشى‌است‌ كه‌ پاسخ‌ آن‌ ابتدا بديهى‌ مى‌نمايد، زيرا به‌ محض‌ طرح‌ چنين‌ پرسشى‌، اين‌ پاسخ‌ به‌ ذهن‌ مى‌رسد كه‌ خوردن‌ وآشاميدن‌ لازمه‌ طبيعى‌ زندگى‌ بشر و زنده‌ ماندن‌ اوست‌. اين‌ سخن‌ در عين‌ درستى‌، تمام‌ پاسخ‌ نيست‌، زيرا فلسفه‌خوردن‌ و آشاميدن‌ در نگاه‌ اولياى‌ دين‌، صِرف‌ تأمين‌ نيازهاى‌ جسمانى‌ نيست‌، بلكه‌ مسئله‌اى‌ مهم‌تر و برتر مطرح‌است‌. طبق‌ اين‌ ديدگاه‌، جسم‌، نقش‌ آلى‌ و ابزارى‌ براى‌ حقيقت‌ انسان‌، يعنى‌ روح‌ او دارد، از اين‌ رو براى‌ اين‌كه‌ روح‌بتواند مسير كمال‌يابى‌ خود را طى‌ كند بايد نيازهاى‌ جسم‌ به‌ عنوان‌ مركب‌ و ابزار روح‌، تأمين‌ شود. بر اساس‌ ديدگاه‌اول‌، انسان‌ و حيوان‌ مشترك‌ و هم‌سان‌ مى‌شوند، اما در اين‌ نگاه‌، انسان‌ در تأمين‌ نيازهاى‌ جسم‌ در پى‌ تأمين‌ هدفى‌ بس‌والاست‌. در برخى‌ روايات‌ به‌ نقش‌ ابزارى‌ خوردن‌ در راستاى‌ عبادت‌ و انجام‌ فرائض‌ و تكاليف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. درروايتى‌، از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشت‌:


در نان‌ به‌ ما بركت‌ عطا كن‌، و بين‌ ما و نان‌ جدايى‌ ميفكن‌، چرا كه‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداى‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرايض‌پروردگارمان‌ نخواهيم‌ بود.2


و در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بنيان‌ جسم‌ بر نان‌ نهاده‌ شده‌ است‌.3


بنا بر روايتى‌ ديگر، هنگامى‌ كه‌ مردى‌ از ابوذر درباره‌ برترين‌ اعمال‌ پس‌ از ايمان‌ پرسش‌ كرد وى‌ پاسخ‌ داد: «نماز وخوردن‌ نان‌!» و هنگامى‌ كه‌ آن‌ مرد با شگفتى‌ به‌ ابوذر نگريست‌، وى‌ ادامه‌ داد: «اگر نان‌ نباشد خداوند عبادت‌ نمى‌شود».و مراد ابوذر اين‌ بود كه‌ انسان‌ براى‌ كسب‌ توانايى‌ انجام‌ عبادت‌ بايد از نان‌ بهره‌ ببرد.4


با توجه‌ به‌ اين‌ گونه‌ روايات‌، هدف‌ انسان‌ مؤمن‌ از خوردن‌ غذا، آماده‌سازى‌ جسم‌ براى‌ انجام‌ تكاليف‌ عبادى‌ وفرايض‌ دينى‌ است‌، و ـ چنان‌ كه‌ گذشت‌ ـ اين‌ نوع‌ نگاه‌ به‌ خوردن‌، به‌ مراتب‌ والاتر از نگاه‌ طبيعى‌ به‌ آن‌ است‌.


2. چه‌ نوع‌؟


پرسش‌ ديگر درباره‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مربوط‌ به‌ نوع‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ است‌. بنابرروايات‌ سيره‌ مى‌توان‌ ويژگى‌هايى‌ را در مورد غذاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ استنباط‌ كرد كه‌ عبارت‌اند از:


حلال‌ بودن‌


از مهم‌ترين‌ اين‌ ويژگى‌ها حلال‌ بودن‌ غذاست‌. طبيعى‌ است‌ پيامبر اكرم‌…‌ با توجه‌ به‌ جايگاه‌هدايتى‌اش‌ در ميان‌ انسان‌ها، بارزترين‌ مصداق‌ براى‌ رعايت‌ اين‌ اصل‌ است‌. در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ آن‌حضرت‌ آن‌چه‌ را خداوند برايش‌ حلال‌ كرده‌ بود به‌ همراه‌ خانواده‌ و خدمتكار تناول‌ مى‌كرد.5


تنوع‌


ويژگى‌ ديگر در غذاهاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ آن‌ بود كه‌ اصرار بر نوع‌ خاص‌ و برجسته‌اى‌ از غذاها نداشت‌ وغذايى‌، هم‌چون‌ غذاى‌ متعارف‌ همه‌ مردم‌ را مصرف‌ مى‌كرد، و در اين‌ ميان‌، به‌ ساده‌ترين‌ نوع‌ آن‌ قناعت‌ مى‌كرد و بر آن‌شاكر بود. بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گونه‌هاى‌ مختلف‌ از غذاها را مصرف‌ مى‌كرد.6معناى‌ اين‌ سخن‌مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حضرت‌ اصرار بر نوع‌ خاصى‌ از غذاها نداشت‌ و در اين‌ زمينه‌، تكلف‌ نمى‌ورزيد و در صورت‌دست‌رسى‌ به‌ غذاهاى‌ نافع‌، براى‌ تأمين‌ نياز جسم‌ از آن‌ها بهره‌ مى‌برد.


سادگى‌


در بيشتر موارد، آن‌ حضرت‌ نان‌ جو، با آرد سبوس‌دار، و در حدّ عدم‌ سيرى‌ مصرف‌ مى‌كرد. در برخى‌ روايات‌، از نان‌جو به‌ عنوان‌ غذاى‌ انبيا ياد شده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در روايتى‌، به‌ نقل‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ چنين‌ مى‌خوانيم‌:


هيچ‌ پيامبرى‌ نبوده‌ جز آن‌ كه‌ مردم‌ را به‌ خوردن‌ [نان‌] جو فرا خوانده‌ و براى‌ آن‌، بركت‌ طلبيده‌ است‌. و [اين‌ غذا] در هيچ‌شكمى‌ داخل‌ نشده‌ جز آن‌ كه‌ بيمارى‌ را از ميان‌ برداشته‌ است‌. و اين‌، غذاى‌ پيامبران‌ است‌ و طعام‌ نيكان‌. و خداوند ابا كرده‌ ازاين‌كه‌ غذاى‌ انبيا را چيزى‌ غير از جو قرار دهد.7


از ديگر روايات‌ مربوط‌ به‌ سادگى‌ غذاى‌ پيامبر…‌، روايت‌ قتاده‌ است‌. وى‌ گويد: ما گاه‌ نزد انس‌ بن‌مالك‌ مى‌رفتيم‌ و مى‌ديديم‌ كه‌ خدمتكار او مشغول‌ پختن‌ نان‌ بود. روزى‌ انس‌ در همين‌ حال‌، رو به‌ ما كرده‌، گفت‌: [از اين‌نان‌ها] بخوريد، اما نسبت‌ به‌ پيامبر، من‌ سراغ‌ ندارم‌ كه‌ حضرت‌ نان‌ با آرد الك‌ كرده‌ و بدون‌ سبوس‌، و گوشت‌ گوسفندكباب‌ شده‌ مصرف‌ كرده‌ باشد.8


خورش‌ِ غذاى‌ پيامبر…‌ نيز معمولاً بسيار ساده‌ بود. بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، روزى‌پيامبر اكرم‌…‌ به‌ حجره‌ ام‌سلمه‌ وارد شد. ام‌سلمه‌ قطعه‌ نانى‌ نزد حضرت‌ آورد. پيامبر فرمودند: آياخورش‌ نيز دارى‌؟ گفت‌: خير يا رسول‌ الله، جز سركه‌ ندارم‌. فرمود: سركه‌ خوب‌ خورشى‌ است‌، و خانه‌اى‌ كه‌ سركه‌ درآن‌ هست‌ بى‌چيز نيست‌.9


مضرّ نبودن‌


ويژگى‌ مهم‌ ديگر در غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، مضرّ نبودن‌ است‌. از نظر آن‌ حضرت‌،گذشته‌ از مفيد و نافع‌ بودن‌، يك‌ غذا ـ كه‌ در ادامه‌، به‌ آن‌ خواهيم‌ پرداخت‌ ـ مى‌بايست‌ فاقد آثار منفى‌ بر بدن‌ باشد. به‌عنوان‌ مثال‌، بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، و آن‌ حضرت‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، هنگامى‌ كه‌ براى‌ پيامبراكرم‌…‌ غذاى‌ داغى‌ آوردند، فرمود:


آن‌ را بگذاريد تا سرد شود، خداوند آتش‌ را غذاى‌ ما قرار نداده‌ و بركت‌ در غذاى‌ غير داغ‌ است‌.10


بنا بر بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ از خوردن‌ برخى‌ غذاها يا گياهان‌ كه‌ بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند نيز اجتناب‌ مى‌كرد.البته‌ اين‌ پرهيز، ناشى‌ از آثار خانوادگى‌ يا اجتماعى‌ بقاى‌ بوى‌ اين‌ غذاها در دهان‌ بود و نه‌ به‌ سبب‌ ضرر آن‌ براى‌ بدن‌.بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ سير، پياز، تره‌ و عسلى‌ كه‌ مغافير11 در آن‌ بود تناول‌نمى‌كرد، زيرا بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند.12


سودمندى‌


ويژگى‌ ديگر غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، ميزان‌ نافع‌ بودن‌ غذا براى‌ بدن‌ بود. بنا بر روايتى‌ كه‌پيش‌ از اين‌ گذشت‌، حضرت‌ سادگى‌ را در مجموع‌ زندگى‌ و از جمله‌ تغذيه‌، رعايت‌ مى‌كرد، اما اين‌، منافات‌ با توجه‌ به‌سودمندى‌ غذاها ندارد و در مواردى‌ كه‌ گشايش‌ اقتصادى‌ براى‌ مسلمانان‌ و خود حضرت‌ پديد مى‌آمد با تنوع‌بخشى‌به‌ غذاى‌ خود و خانواده‌، از غذاهاى‌ سودمند بهره‌ مى‌برد. در برخى‌ روايات‌، ضمن‌ اشاره‌ به‌ اين‌ موارد، از زبان‌پيامبر…‌ و ديگر معصومان(عليهم السلام) فوايدى‌ براى‌ برخى‌ غذاها بيان‌ شده‌ است‌. مجموع‌ اين‌روايات‌، حكايت‌ از آن‌ دارند كه‌ پيامبر اكرم‌ …‌ به‌ علت‌ اتصال‌ به‌ منبع‌ علم‌ الهى‌ و آگاهى‌ از خواص‌غذاها، نافع‌ترين‌ آن‌ها را براى‌ بدن‌ ـ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ آن‌ها ـ بر مى‌گزيده‌، ضمن‌ آن‌كه‌ در ميزان‌ مصرف‌ نيزاصول‌ سلامت‌ را رعايت‌ مى‌كرد.


در روايتى‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ نقل‌ كرديم‌، به‌ خاصيت‌ درمانى‌ نان‌ جو اشاره‌ شد.13 به‌ جزآن‌، در برخى‌ روايات‌، امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ شير، سركه‌، روغن‌ و سويق‌ (نوعى‌ حليم‌ از گندم‌ يا جو، و شكر و خرما) راغذاى‌ پيامبران‌، و گوشت‌ و شير را، شورباى‌ (آبگوشت‌) آنان‌ معرفى‌ كرده‌ است‌.14


هم‌چنين‌ گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ محبوب‌ترين‌ غذاها نزد پيامبر اكرم‌…‌ گوشت‌ بود و مى‌فرمود:«گوشت‌ موجب‌ افزونى‌ قوه‌ شنوايى‌ و بينايى‌ مى‌شود». و در كلامى‌ ديگر فرمود:


گوشت‌، سرآمد غذاها در دنيا و آخرت‌ است‌ و اگر از خدايم‌ مى‌خواستم‌ كه‌ هر روز مرا با آن‌ اطعام‌ كند چنين‌مى‌كرد.15


آن‌ حضرت‌ گوشت‌ را گاه‌ به‌ صورت‌ پخته‌ [با آب‌] و گاه‌ به‌ صورت‌ كباب‌، همراه‌ نان‌ مصرف‌ مى‌كرد.16


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌ …‌ تگرگ‌ را جمع‌ كرده‌ و تناول‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ موجب‌نابودى‌ عوامل‌ فساد دندان‌ها مى‌شود.17


نيز از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ شيرينى‌جات‌با آن‌ افطار مى‌كرد، و اگر بدان‌ دست‌رسى‌ نداشت‌ با آب‌ گرم‌ افطار مى‌كرد و مى‌فرمود:


اين‌ باعث‌ پاكسازى‌ كبد و معده‌، و موجب‌ خوشبو شدن‌ بوى‌ دهان‌، و سبب‌ تقويت‌ دندان‌ها و چشم‌، و عامل‌ تيزى‌ بينايى‌مى‌شود؛ و گناهان‌ را مى‌شويد و عروق‌ تحريك‌ شده‌ را ساكن‌، و تلخى‌ غالب‌ را از بين‌ مى‌برد و بلغم‌ را قطع‌ مى‌كند و حرارت‌ را ازمعده‌ فرو نشانده‌ و سردرد را زايل‌ مى‌كند.18


گفتنى‌ است‌، تأثير افطار با آب‌ ولرم‌ در شسته‌ شدن‌ گناهان‌ مى‌تواند به‌ لحاظ‌ فضيلتى‌ باشد كه‌ شخص‌ روزه‌دار در اثرگرسنگى‌ و سپس‌ افطار با نوشيدنى‌ ساده‌اى‌ چون‌ آب‌ به‌ دست‌ مى‌آورد.


پيامبر اكرم‌…‌ عسل‌ را بسيار دوست‌ داشت‌ و خوردن‌ آن‌ را همراه‌ با قرائت‌ آياتى‌ از قرآن‌ و جويدن‌كُندر موجب‌ زوال‌ بلغم‌ مى‌دانست‌.19


پيامبر اكرم‌…‌ مطلوبيت‌ بعضى‌ غذاها را گاه‌ با تعبير «طيّب‌» تأييد مى‌كرد. به‌ عنوان‌ مثال‌، هنگامى‌كه‌ يكى‌ از اصحاب‌ حضرت‌ فالوده‌اى‌ به‌ ايشان‌ هديه‌ كرد و حضرت‌ قدرى‌ تناول‌ كردند، پرسيدند: «اى‌ ابا عبدالله، اين‌را از چه‌ چيزى‌ فراهم‌ كرده‌اى‌؟» عرض‌ كرد: پدر و مادرم‌ فدايت‌، روغن‌ و عسل‌ را در ظرفى‌ سنگى‌ ريخته‌، با آتش‌ تفت‌مى‌دهيم‌ و سپس‌ مغز گندم‌ را آسياب‌ كرده‌ و با آن‌ مخلوط‌ مى‌كنيم‌ تا به‌ خوبى‌ با هم‌ عجين‌ شوند و چنين‌ چيزى‌ فراهم‌آيد. حضرت‌ فرمود: «اين‌ غذايى‌ نيكو و گواراست‌».20


3. چند نوع‌؟


روح‌ ساده‌زيستى‌ در پيامبر اكرم‌…‌ مانع‌ از آن‌ بود كه‌ بر سر سفره‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌غذا يافت‌ شود. علت‌ اين‌ امر در روايت‌ صحيحة‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ بيان‌ شده‌ است‌. بنا بر اين‌ نقل‌، پيامبراكرم‌…‌ در شام‌گاه‌ پنجشنبه‌اى‌ كه‌ در مسجد قبا حضور داشت‌، براى‌ افطار، نوشيدنى‌ طلب‌ كرد و اوس‌بن‌ خولى‌ انصارى‌ كاسة‌ بزرگى‌ حاوى‌ شير مخلوط‌ با عسل‌ آورد. حضرت‌ چون‌ آن‌ را به‌ لب‌هاى‌ مبارك‌ رسانيد ناگاه‌ آن‌را كنار نهاد و فرمود:


اين‌، دو نوع‌ نوشيدنى‌ است‌ كه‌ به‌ يكى‌ از آن‌ها نيز مى‌توان‌ بسنده‌ كرد. من‌ آن‌ دو را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌،لكن‌ من‌ براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند چنين‌ مى‌كنم‌، و هر كس‌ براى‌ خدا تواضع‌ كند خداوند او را بلند مرتبه‌ سازد، و هر كس‌تكبّر ورزد خداوند او را فرود آورد. و هر آن‌ كس‌ كه‌ در معيشت‌، راه‌ ميانه‌ برگزيند خداوند روزى‌اش‌ دهد، و هر آن‌ كه‌ اهل‌ تبذيرباشد خداوند او را محروم‌ سازد، و هر آن‌ كه‌ فراوان‌ ياد مرگ‌ كند خداوند دوستش‌ دارد.21


اين‌ روايت‌ چندين‌ پيام‌ دارد:


. قناعت‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر يك‌ نوع‌ از نوشيدنى‌ و غذا؛


. اين‌ قناعت‌، بُعد استحباب‌ و ترجيح‌ داشته‌ و ترك‌ آن‌ حرام‌ نيست‌؛ و اين‌ در حقيقت‌، ناشى‌ از شريعت‌ سهله‌اى‌است‌ كه‌ پيامبر…‌ خود را مروّج‌ و آورنده‌ آن‌ معرفى‌ كرد.22 و از اين‌ رو فرمود: من‌ اين‌ دونوشيدنى‌ را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌؛


. زهد مثبت‌ در سيره‌ معصومان(عليهم السلام) و اولياى‌ صالح‌ خداوند عبارت‌ از همين‌ است‌ كه‌ با وجود دست‌رسى‌ به‌مواهب‌ دنيوى‌ جز در حد ضرورت‌، از آن‌ها چشم‌پوشى‌ مى‌كردند؛


. پيامبر اكرم‌…‌ سرّ اين‌ اقدام‌ خويش‌ را تواضع‌ در برابر خدا معرفى‌ مى‌كند، و اين‌، جلوه‌اى‌ ديگر ازصفت‌ تواضع‌ است‌ كه‌ عبارت‌ از تواضع‌ در برابر خداست‌. افراد متكبّر و دنيازده‌ با گردن‌ كشى‌ و روحية‌ طلب‌ كارانه‌ دربرابر خداوند ظاهر شده‌ و نعمت‌هاى‌ الهى‌ را بى‌توجه‌ به‌ مُنْعِم‌ مصرف‌ مى‌كنند، در حالى‌ كه‌ بندگان‌ حقيقى‌ خداوند بااظهار كوچكى‌ و تواضع‌ در برابر خداوند، خود را مستحق‌ كوچك‌ترين‌ نعمت‌ها نيز نديده‌ و نسبت‌ به‌ توان‌ برشكرگزارى‌ براى‌ كمترين‌ نعمت‌ نيز اظهار عجز مى‌كنند و درصدد افزون‌ خواهي‌ِ همراه‌ با ناسپاسى‌ نيستند؛


. توصيه‌ كلى‌ پيامبر اكرم‌…‌ در اين‌ حديث‌، به‌ اعتدال‌ و ميانه‌روى‌ در زندگى‌، و ترك‌ تبذير است‌؛


. و نهايتاً در راستاى‌ اصول‌ و سيره‌ و شيوه‌ تربيتى‌ پيامبر اكرم‌…‌، مسئله‌ ياد مرگ‌ مطرح‌ مى‌شود كه‌بهترين‌ وسيله‌ حفظ‌ انسان‌ها از كژى‌ است‌.


4. به‌ چـه‌ ميزان‌؟


اولياى‌ دين‌ و نيز حكيمان‌، همواره‌ به‌ كم‌خورى‌ و پرهيز از پرخورى‌ سفارش‌ اكيد داشته‌اند. اين‌ مسئله‌ امروزه‌ نيز موردتأكيد پژوهشگران‌ علوم‌ پزشكى‌ است‌ و به‌ عنوان‌ راز سلامت‌ و پيش‌گيرى‌ از بيمارى‌ها مطرح‌ است‌. در روايت‌ كلينى‌ ازامام‌ باقر(عليه السلام)‌ آمده‌ است‌:


چيزى‌ نزد خداوند، مبغوض‌تر و ناپسندتر از شكم‌ پر نيست‌.23


در روايتى‌ ديگر از آن‌ حضرت‌ آمده‌ است‌:


آن‌ گاه‌ كه‌ شكم‌ پر شود، ره‌ طغيان‌ در پيش‌ گيرد.24


و به‌ گفته‌ برخى‌ حكما:


زياد نخوريد تا زياد بنوشيد تا زياد بخوابيد تا زياد حسرت‌ بخوريد.25


در روايات‌ نبوى‌…‌ نيز بر اين‌ امر تأكيد شده‌ است‌. آن‌ حضرت‌، پرخورى‌ را موجب‌ فساد بدن‌، بروزبيمارى‌، كسالت‌ در عبادت‌، قساوت‌ و مردن‌ قلب‌، دورى‌ از خدا، مبغوض‌ خداوند واقع‌ شدن‌، ضرر زدن‌ به‌ دين‌ فرد واز ويژگى‌هاى‌ افراد كافر و منافق‌ معرفى‌ فرموده‌ است‌.26 در بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ ميزان‌ مناسب‌ براى‌خوردن‌ را چنين‌ تعيين‌ كرده‌ است‌:


فرزند آدم‌! هيچ‌ ظرفى‌ بدتر از شكم‌ را پر نكرده‌، براى‌ او تنها چند لقمه‌ كه‌ سبب‌ قوام‌ وجودش‌ شود كافى‌ است‌. و اگر ناچار ازغذا خوردن‌ شد، پس‌ ثلث‌ [معده‌] براى‌ غذايش‌، و ثلث‌ آن‌ براى‌ نوشيدنى‌اش‌، و ثلث‌ ديگر را براى‌ نفس‌ بگذارد.27


در اين‌ زمينه‌، از بعضى‌ همسران‌ پيامبر اكرم‌…‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌: «هيچ‌گاه‌ شكم‌ پيامبرصلى‌ الله عليه‌ و آله‌و سلم‌ از غذا پر نشد».28


5. چه‌ هنگام‌؟


پرسش‌ ديگر دربارة‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در تغذيه‌، اين‌ است‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ در چه‌ اوقاتى‌ غذا صرف‌مى‌كرده‌ است‌؟ از برخى‌ روايات‌ مى‌توان‌ اصلى‌ كلى‌ در اين‌ باره‌ استنباط‌ كرد و آن‌ اين‌كه‌ آن‌ حضرت‌ جز به‌ وقت‌گرسنگى‌ و احساس‌ نياز بدن‌، اقدام‌ به‌ صرف‌ غذا نمى‌كرده‌ است‌.29 در روايتى‌ از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ است‌كه‌ فرمود:


بخور در حالى‌ كه‌ اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌، و دست‌ بكش‌ در حالى‌ كه‌ هنوز اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌.30


و بنا به‌ نقل‌ انس‌ بن‌ مالك‌:


هيچ‌ گاه‌ در روز يا شب‌، آن‌ حضرت‌ گوشت‌ يا نان‌ مصرف‌ نكرد مگر هنگامى‌ كه‌ بدن‌ نياز به‌ آن‌ داشت‌.31


بر اين‌ اساس‌، نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ شخصاً با مردم‌ مواسات‌ و همراهى‌ مى‌كرد، به‌ گونه‌اى‌كه‌ ازار (لنگ‌) خود را با پوست‌ وصله‌ مى‌كرد و هيچ‌ گاه‌، هم‌ صبحانه‌ (يانهار) و هم‌ شام‌ نخورد تا اين‌كه‌ از دنيا رحلت‌فرمود.32


بنا بر بعضى‌ روايات‌، معصومان(عليهم السلام) دو وعده‌ غذايى‌ را در طول‌ شبانه‌ روز سفارش‌ مى‌كردند و از صرف‌ غذابين‌ آن‌ دو وعده‌، نهى‌ مى‌كردند.33 و از برخى‌ روايات‌، بر مى‌آيد كه‌ معصومان(عليهم السلام) تأكيد بر آن‌ داشتند كه‌افراد، شب‌ هنگام‌ چيزى‌ خورده‌ و بخوابند، ولو بسيار اندك‌ باشد. امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ زمينه‌ فرموده‌ است‌:


خوردن‌ شام‌ را ترك‌ نكن‌، حتى‌ اگر سه‌ لقمه‌ به‌ همراه‌ نمك‌ باشد. و كسى‌ كه‌ شام‌ خوردن‌ را [به‌ كلى‌] ترك‌ گويد رگى‌ در بدنش‌مى‌ميرد كه‌ هرگز احيا نخواهد شد.34


پيامبر اكرم‌…‌ نيز مى‌فرمود:


شام‌ بخوريد هر چند يك‌ مشت‌ خرماى‌ غيرمرغوب‌ باشد، چرا كه‌ ترك‌ شام‌ خوردن‌ موجب‌ پيرى‌ است‌.35


6. تنها يا با ديگران‌؟


بخش‌ ديگرى‌ از روايات‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در باب‌ خوردن‌ و آشاميدن‌، از آن‌ حكايت‌ دارد كه‌ پيامبراكرم‌…‌ در حدّ امكان‌، به‌ تنهايى‌ غذا نمى‌خورد و مى‌فرمود: آيا شما را از بدترينتان‌ خبر دهم‌؟ كسى‌ كه‌به‌ تنهايى‌ بخورد و برده‌اش‌ را بزند و ميهمانش‌ را ردّ كند.36 آن‌ حضرت‌، غذا خوردن‌ جمعى‌، حلال‌ بودن‌ غذا،و گفتن‌ بسم‌ الله در ابتدا و حمد خدا در پايان‌ را از اسباب‌ كمال‌ در غذا خوردن‌ معرفى‌ مى‌فرمود.37 و نيزمى‌فرمود:


بهترين‌ غذاها نزد خداوند آن‌ است‌ كه‌ دستان‌ زيادى‌ آن‌ را بخورند.38


و بنا به‌ نقل‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:


جماعت‌، موجب‌ بركت‌ است‌ و غذاى‌ يك‌ نفر، دو نفر را، و غذاى‌ دو نفر، چهار نفر را كفايت‌ مى‌كند.39


گفتنى‌ است‌ كه‌ هر چند زيادتر شدن‌ افراد ممكن‌ است‌ سهم‌ هر فرد از غذا را كاهش‌ دهد، اما مراد پيامبر اكرم‌صلى‌ الله عليه‌و آله‌ و سلم‌ مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حتى‌ با وجود عدم‌ سيرى‌، نياز بدن‌ همراه‌ با كم‌ خورى‌ كه‌ مطلوب‌ است‌، تأمين‌ مى‌شودو اين‌ مى‌تواند در نتيجه‌ ايثار افراد در اختصاص‌ سهم‌ خود به‌ ديگران‌ باشد.40 امروزه‌ نيز ثابت‌ شده‌ است‌ كه‌صرف‌ غذا باديگران‌، همراه‌ با نشاط‌ و گوارايى‌ مى‌شود و اين‌ امر، در جذب‌ نيكوى‌ غذا و تعادل‌ گوارش‌ نقش‌ مهمى‌دارد.


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ آن‌چه‌ را خوردنش‌ بر وى‌ حلال‌ بود، همراه‌ اهل‌ و خادم‌ يا همراه‌كسانى‌ كه‌ حضرت‌ را دعوت‌ به‌ غذا خوردن‌ مى‌كردند، روى‌ زمين‌ يا آن‌چه‌ دعوت‌ كنندگان‌ بر آن‌ غذا مى‌خوردند، و ازآن‌چه‌ آنان‌ مى‌خوردند تناول‌ مى‌فرمود، مگر آن‌ كه‌ ميهمانى‌ بر حضرت‌ وارد مى‌شد كه‌ در اين‌ صورت‌، به‌ همراه‌ ميهمان‌غذا مى‌خورد.41 بنابه‌ نقل‌ ديگر طبرسى‌، هنگامى‌ كه‌ كسى‌ به‌ پيامبراكرم‌…‌ عرض‌ كرد: ماغذا مى‌خوريم‌، اما سير نمى‌شويم‌! حضرت‌ فرمود:


شايد به‌ صورت‌ متفرق‌ غذا مى‌خوريد؛ در حال‌ غذا با هم‌ جمع‌ شويد و نام‌ خداى‌ بر زبان‌ آريد تا موجب‌ بركت‌ براى‌ شماشود.42


آن‌ حضرت‌، گاه‌ غذا را در ميان‌ مساكين‌ و نيازمندان‌ و همراه‌ آنان‌ ميل‌ مى‌كرد و از بركت‌ حضور حضرت‌، آنان‌ نيز سيرمى‌شدند، بنا به‌ نقل‌ حميرى‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌، شبى‌ پيامبر اكرم‌…‌ همراه‌ مساكينى‌ كه‌ در مسجدمى‌خوابيدند در كنار منبر، روزه‌ خود را افطار كرد و از غذايى‌ كه‌ در ديگى‌ سنگى‌ نهاده‌ شده‌ بود ميل‌ فرمود، و به‌ بركت‌حضور حضرت‌، سى‌ نفر از آنان‌ از آن‌ غذا خورده‌ و سير شدند، سپس‌ آن‌ ظرف‌ نزد همسران‌ حضرت‌ باز گردانده‌ شد وهمه‌ آنان‌ نيز سير شدند.43 اين‌گونه‌ روايات‌ هرچند از يكى‌ از معجزات‌ آن‌ حضرت‌ حكايت‌ دارد، اما پيش‌ ازآن‌ ـ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گذشت‌ ـ حاكى‌ از اهتمام‌ حضرت‌ بر ايثار و نيز توجه‌ به‌ غذا خوردن‌ در جمع‌ مى‌باشد.


7. چـگونه‌؟


درباره‌ اين‌كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چگونه‌ غذا مى‌خورد و چه‌ آدابى‌ را رعايت‌ مى‌كرد روايات‌ زيادى‌ دردست‌ است‌ و طبيعى‌ است‌ كه‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در اين‌ زمينه‌ نزد مسلمانان‌ جذابيت‌ بسيارى‌ دارد، چراكه‌ آنان‌ مايلند در آداب‌ و شيوه‌ عمل‌، به‌ آن‌ حضرت‌ تأسّى‌ كنند.


ويژگى‌ها و آدابى‌ كه‌ براى‌ غذا خوردن‌ يا نوشيدن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ بدين‌ قرار است‌:


7 ـ 1. شروع‌ با نام‌ خدا و دعا؛ و ختم‌ با حمد خدا


پيامبر اكرم‌ …‌ هم‌چون‌ ديگر كارها، خوردن‌ و آشاميدن‌ را نيز با جارى‌ كردن‌ نام‌ خدا بر زبان‌ آغازمى‌كردند.44 پيش‌ از اين‌، از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شد كه‌ مى‌فرمودند: هنگامى‌ كه‌ غذا چهار ويژگى‌ بيابد كامل‌ شود:حلال‌ باشد، و دستانى‌ كه‌ از آن‌ مى‌خورند زياد باشند، و با بسم‌ الله آغاز شود، و با حمد ختم‌ شود.45


هنگامى‌ كه‌ مقابل‌ حضرت‌ غذا نهاده‌ مى‌شد مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا آن‌ را نعمتى‌ مورد سپاس‌ قرار ده‌ كه‌ به‌ واسطه‌اش‌ نعمت‌ بهشت‌ را دريابيم‌.


و يا مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا در آن‌چه‌ به‌ ما روزى‌ كرده‌اى‌ بركت‌ عطا كن‌ وآن‌ را استمرار بخش‌.46


نكتة‌ قابل‌ توجه‌ در اين‌ روايت‌ اين‌ است‌ كه‌ برخلاف‌ عادت‌ رايج‌، پيامبر اكرم‌…‌ پيش‌ از شروع‌ غذادست‌ به‌ دعا بر مى‌داشته‌ است‌ كه‌ قابل‌ حمل‌ بر پيش‌دستى‌ در شكر پيش‌ از تنعم‌ و در آستانه‌ آن‌ است‌.


آن‌ حضرت‌ به‌ وقت‌ نوشيدن‌ نيز نام‌ خدا و دعا را در ابتدا، و حمد خدا را در پايان‌ بر زبان‌ جارى‌ مى‌ساخت‌، و چون‌آب‌ را در سه‌ نفس‌ مى‌نوشيد، لذا سه‌ بسم‌ الله و سه‌ حمد اشت‌47 و هنگام‌ شروع‌ به‌ نوشيدن‌، چنين‌ دعامى‌كرد:


حمد خدايى‌ را كه‌ نازل‌ كننده‌ آب‌ از آسمان‌، و تبديل‌ كننده‌ امور است‌ به‌ هرگونه‌ كه‌ بخواهد. به‌ نام‌ خدا كه‌ بهترين‌نام‌هاست‌.48


در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بارها ديدم‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، سه‌ بار نفس‌ مى‌كشيد، و با شروع‌ به‌ نوشيدن‌، بسم‌ الله، و درپايان‌ آن‌ حمد خدا مى‌گفت‌.49

 

بنا به‌ نقلى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌ شير مى‌فرمود:


خدايا، براى‌ ما در آن‌ بركت‌ ده‌ و بيشتر از اين‌ روزى‌ كن‌.


و هنگام‌ نوشيدن‌ آب‌ مى‌فرمود:


حمد خدايى‌ را كه‌ با رحمتش‌ ما را از آب‌ گوارا و زلال‌ سيراب‌ كرد و به‌ واسطه‌ گناهانمان‌، آب‌ شور و تلخ‌ بر ماننوشانيد.50


7 ـ 2. نوشيدن‌ در سه‌ جرعه‌


آن‌ سان‌ كه‌ گذشت‌، روش‌ و سيره‌ پيامبر اكرم‌…‌ در نوشيدن‌، چنين‌ بود كه‌ هر وعده‌ نوشيدن‌ را در سه‌جرعه‌ تقسيم‌ مى‌كرد، و در هر جرعه‌ نيز نام‌ و حمد الهى‌ را بر زبان‌ جارى‌ مى‌نمود. در روايات‌ معصومان(عليهم السلام)،تفاوت‌ انسان‌ و حيوانات‌ در نوع‌ نوشيدن‌، چنين‌ معرفى‌ شده‌ است‌ كه‌ انسان‌ هم‌چون‌ بهائم‌ به‌ يك‌ باره‌ آب‌ ننوشد. ازامام‌ باقر و امام‌ صادق‌‡‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمودند: نوشيدن‌ در سه‌ نفس‌ بهتر از يك‌ نفس‌ است‌. و آن‌ دوبزرگوار اكراه‌ داشتند از اين‌كه‌ انسان‌، هم‌چون‌ شترِ بسيار تشنه‌ سر در آب‌ فرو بَرَد و سر بر ندارد تا سيراب‌شود.51 اما از ابن‌عباس‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، دو بار نفس‌مى‌كشيد.52 نيز بنا به‌ نقلى‌ از طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گاه‌ با يك‌ نفس‌ مى‌نوشيد.53 البته‌ اين‌ دو روايت‌ رامى‌توان‌ بر مواردى‌ حمل‌ كرد كه‌ حضرت‌ آب‌ اندكى‌ مى‌نوشيده‌ و نوشيدن‌ با سه‌ نفس‌ لزومى‌ نداشته‌ است‌.


7 ـ 3. پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌


از ديگر آداب‌ نوشيدن‌ كه‌ مورد تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ بود، پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌ است‌. آن‌حضرت‌ هنگامى‌ كه‌ مردى‌ را ديدند كه‌ دهان‌ در آب‌ كرده‌ و هم‌چون‌ حيوانات‌ از وسط‌ آب‌ مى‌نوشد به‌ وى‌ فرمودند:


آيا مثل‌ بهائم‌ سر در آب‌ كرده‌ و مى‌نوشى‌؟ اگر ظرف‌ ندارى‌ با دستانت‌ بنوش‌ كه‌ از پاكيزه‌ترين‌ ظروف‌ تو به‌ شمارمى‌روند.54


البته‌ روشن‌ است‌ كه‌ توصية‌ حضرت‌ به‌ نوشيدن‌ با دست‌، هنگام‌ پاكيزگى‌ دستان‌ است‌ كه‌ نكتة‌ بهداشتى‌ مهمى‌ است‌.


از ديگر شيوه‌هاى‌ پيامبر…‌ در نوشيدن‌، اين‌ بود كه‌ آب‌ را با حال‌ مكيدن‌ تناول‌ مى‌نمود ومى‌فرمود:


آب‌ را با مكيدن‌ بنوشيد و به‌ يك‌ باره‌ سر نكشيد كه‌ موجب‌ درد كبد مى‌شود.55


امروزه‌ نيز از نظر علمى‌ ثابت‌ شده‌ كه‌ نوشيدن‌ تدريجى‌ آب‌ در رفع‌ تشنگى‌ مؤثرتر است‌.


6-7. عدم‌ تنفس‌ در ظرف‌ آب‌


پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، براى‌ نفس‌ كشيدن‌، ظرف‌ آب‌ را از دهانش‌ دور مى‌كرد.56 واين‌ شيوه‌، به‌ خوبى‌ گوياى‌ رعايت‌ دستورات‌ بهداشتى‌ توسط‌ آن‌ حضرت‌، در شرايطى‌ است‌ كه‌ مردم‌ عرب‌ جاهلى‌ درشرايط‌ نامناسب‌ بهداشتى‌ مى‌زيستند و با اين‌ گونه‌ نكته‌هاى‌ ظريف‌ بهداشتى‌، كاملاً بيگانه‌ بودند.


7 ـ 5. خوردن‌ از غذاى‌ مقابل‌ و نزديك‌ خود


ويژگى‌ ديگر اخلاق‌ نبوى‌ در تغذيه‌، اين‌ بود كه‌ در صورت‌ حضور ديگران‌ بر سر غذا، آن‌ حضرت‌ به‌ غذاى‌ متقابل‌ خودبسنده‌ كرده‌ و دست‌ به‌ سمت‌ غذايى‌ كه‌ در مقابل‌ ديگران‌ بود، دراز نمى‌كرد.57 اين‌، نوعى‌ ادب‌ اجتماعى‌است‌ كه‌ از ظرافت‌ خاصى‌ برخوردار است‌، و گرچه‌ به‌ اخلاق‌ اجتماعى‌ حضرت‌ مربوط‌ است‌، اما به‌ لحاظ‌ ارتباط‌ آن‌ باسيره‌ حضرت‌ در تغذيه‌ در اين‌جا بدان‌ اشارت‌ رفت‌.


7 ـ 6. شروع‌ قبل‌ از ديگران‌ و ختم‌ بعد از ديگران‌


اين‌ ويژگى‌ ـ به‌ خصوص‌ ـ در آن‌جا كه‌ ديگران‌ ميهمان‌ حضرت‌ بودند، بيشتر نمود مى‌يافت‌.58 روشن‌ است‌ كه‌اين‌ اقدام‌ حضرت‌ نه‌ براى‌ پرخورى‌، بلكه‌ براى‌ رفع‌ حجب‌ و حيا در ميهمان‌، و آسودگى‌ وى‌ در خوردن‌ بود. اين‌ صفت‌نيز از ظرافت‌ خاص‌ اخلاقى‌ برخوردار است‌ و همواره‌ مى‌تواند مورد توجه‌ پيروان‌ آن‌ حضرت‌ باشد.


7 ـ 7. رعايت‌ ادب‌ در خوردن‌


به‌ عنوان‌ نمونه‌، در برخى‌ روايات‌، درباره‌ چگونگى‌ گوشت‌ خوردن‌ پيامبر…‌ آمده‌ است‌ كه‌ حضرت‌سر را به‌ سوى‌ غذا خم‌ نمى‌كرد، بلكه‌ گوشت‌ را به‌ دهان‌ نزديك‌ كرده‌ و با دندان‌ آن‌ را جدا مى‌كرد.59 اين‌مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ حضرت‌، هم‌چون‌ برخى‌ افراد، حرص‌ بر خوردن‌ از خود نشان‌ نمى‌داد و تأنّى‌ و ادب‌ را درخوردن‌ رعايت‌ مى‌كرد.


7 ـ 8. خوردن‌ و آشاميدن‌ با دست‌ راست‌


در فرهنگ‌ دينى‌ ما دست‌ راست‌ به‌ عنوان‌ نماد و سمبل‌ يُمن‌ و بركت‌ مطرح‌ است‌. در قرآن‌ كريم‌ «اصحاب‌ الميمنه‌» يا«اصحاب‌ اليمين‌» به‌ فلاح‌ و رستگارى‌ معرفى‌ شده‌اند، و نيز آمده‌ است‌ كه‌ نامة‌ اعمال‌ نيكان‌ نيز به‌ دست‌ راست‌ ايشان‌داده‌ مى‌شود.60 پيامبر اكرم‌…‌ نيز كارها، از جمله‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ را با دست‌ راست‌ انجام‌مى‌داد. طبرسى‌ ضمن‌ برشمارى‌ مكارم‌ اخلاق‌ حضرت‌ چنين‌ گفته‌ است‌:


... و دست‌ راست‌ حضرت‌ براى‌ خوردن‌ و نوشيدن‌ و گرفتن‌ و دادن‌ بود و جز به‌ دست‌ راست‌ نمى‌گرفت‌ و جز به‌ دست‌ راست‌ عطانمى‌كرد، و دست‌ چپ‌ حضرت‌ براى‌ كارهاى‌ ديگر بود. و آن‌ حضرت‌ تيمّن‌ (عمل‌ با دست‌ راست‌) را در تمام‌ كارهايش‌ دوست‌داشت‌؛ در لباس‌ پوشيدن‌، در كفش‌ پوشيدن‌، در حركت‌ كردن‌ و... .61


هم‌چنين‌ بنا بر روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌، پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ بادست‌ چپ‌ نهى‌ كردند.62 روايات‌ ديگرى‌ نيز وجود دارد كه‌ حاكى‌ از تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ دراين‌ زمينه‌ است‌.63


7 ـ 9. تواضع‌ در نشستن‌ براى‌ غذا


رواياتى‌ حاكى‌ از آن‌ است‌ كه‌ پيامبراكرم‌…‌ به‌ وقت‌ خوردن‌، به‌ حال‌ تواضع‌ و هم‌چون‌ برده‌ و بدون‌تكيه‌ و بى‌شباهت‌ به‌ وضع‌ نشستن‌ ملوك‌ و پادشاهان‌ مى‌نشستند. از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ باره‌ چنين‌ نقل‌ شده‌است‌:


پيامبراكرم‌…‌ از آن‌ گاه‌ كه‌ به‌ نبوت‌ مبعوث‌ شد تا وقت‌ مرگ‌، هيچ‌ گاه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و اين‌به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خداوند بود... .64

 

در روايت‌ محمد بن‌ مسلم‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز آن‌ حضرت‌ ضمن‌ تأكيد بر اين‌كه‌ پيامبر…‌ هيچ‌ گاه‌با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، اين‌ گونه‌ حالات‌ را نتيجه‌ تواضع‌ خاص‌ پيامبر…‌ در برابر خداونددانسته‌اند.65


در روايتى‌ ديگر، بشير دهّان‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ پرسيد: آيا رسول‌ الله…‌ با حال‌ تكيه‌ بر چپ‌ ياراست‌ غذا مى‌خورد؟ آن‌ حضرت‌ در پاسخ‌ فرمود:


رسول‌ الله…‌ هيچ‌ گاه‌ چنين‌ نبود كه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ بر سمت‌ راست‌ يا چپ‌ خويش‌ غذا بخورد، بلكه‌ اوهم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌، و اين‌ به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خدا بود.66

 

نيز امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ به‌ معلى‌ بن‌ خنيس‌ فرمود:


 

پيامبر…‌ از وقتى‌ كه‌ به‌ پيامبرى‌ مبعوث‌ شد با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و آن‌ حضرت‌ اكراه‌ داشت‌ كه‌شبيه‌ پادشاهان‌ و ملوك‌ رفتار كند.67

 

اين‌كه‌ مراد از نخوردن‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ چيست‌، آن‌چه‌ ابتدا از واژة‌ «متكى‌ء» به‌ ذهن‌ مى‌رسد، تكيه‌ به‌ پشت‌ يا چپ‌ وراست‌ در حال‌ خوردن‌ است‌ و دليل‌ پرهيز از اين‌ گونه‌ خوردن‌ نيز ـ چنان‌ كه‌ از روايات‌ ياد شده‌ بر مى‌آيد ـ پرهيز از تشبّه‌به‌ ملوك‌، و اظهار تواضع‌ در برابر حق‌ است‌.

 

نوع‌ نشستن‌ متواضعانه‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر سر سفرة‌ غذا، در روايتى‌ از خود آن‌ حضرت‌ و ديگرمعصومان(عليهم السلام) به‌ نشستن‌ عبد تشبيه‌ شده‌ است‌؛ يعنى‌ همان‌ گونه‌ كه‌ بندگان‌ نه‌ با حال‌ تبختر و غرور، بلكه‌ با حال‌تذلل‌ و خشوع‌ بر سر سفرة‌ غذا حاضر مى‌شوند، پيامبر…‌ نيز چنين‌ بود. خود آن‌ بزرگوار در اين‌ باره‌مى‌فرمود:

 

من‌، بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورم‌، و چون‌ آنان‌ مى‌نشينم‌.68

 

امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز در اين‌ باره‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورد و چون‌ آنان‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا مى‌خورد ومى‌خوابيد.69

 

نيز از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌:

 

پنج‌ چيز است‌ كه‌ تا هنگام‌ مرگ‌ آن‌ها را ترك‌ نخواهم‌ كرد: خوردن‌ روى‌ زمين‌ همراه‌ بردگان‌، سوارى‌ بر چهارپاى‌ بى‌پالان‌،دوشيدن‌ شير بز با دستانم‌، پوشيدن‌ لباس‌ پشمينه‌ و سلام‌ كردن‌ بر كودكان‌، تا اين‌ها پس‌ از من‌ سنّت‌ شوند.70

 

روشن‌ است‌ كه‌ مرادِ حضرت‌ از سنّت‌ شدن‌ اين‌ امور، پيامى‌ است‌ كه‌ در پس‌ اين‌ رفتارهاى‌ ظاهرى‌ نهفته‌ است‌ كه‌ همان‌داشتن‌ روحيه‌ تواضع‌ در برابر بندگان‌ است‌، چراكه‌ امروزه‌ زمينة‌ عمل‌ به‌ برخى‌ از موارد ياد شده‌، براى‌ بسيارى‌ از افرادـ به‌ ويژه‌ شهرنشينان‌ ـ وجود ندارد و طبعاً هر فردى‌ بايد به‌ تناسب‌ وضعيتى‌ كه‌ در آن‌ زندگى‌ مى‌كند تلاش‌ كند خود رادر داشتن‌ روحية‌ تواضع‌، با پيامبر اكرم‌…‌ منطبق‌ سازد.

 

از ابن‌ عباس‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ بر زمين‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا تناول‌ مى‌كرد و شخصاً گوسفندان‌ را مى‌بست‌ و دعوت‌بردگان‌ را براى‌ صرف‌ نان‌ جو مى‌پذيرفت‌.71

 

امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد غذا مى‌خورد و هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و مى‌دانست‌ كه‌ عبداست‌.72

 

نشستن‌ حضرت‌ هم‌چون‌ عبد را چنين‌ تفسير كرده‌اند كه‌ حضرت‌ مثل‌ بردگان‌ به‌ نشانه‌ تذلل‌ در پيشگاه‌ الهى‌ بر دو زانومى‌نشستند. اين‌ معنا در نقل‌ طبرسى‌ چنين‌ آمده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ در غالب‌ اوقات‌، هنگام‌ غذا خوردن‌، از غذاى‌ مقابل‌ خود مى‌خورد و دو زانو و دو پا را جمع‌مى‌كرد همان‌ گونه‌ كه‌ نمازگزار هنگام‌ تشهد مى‌نشيند، جز آن‌ كه‌ حضرت‌ يك‌ زانو را روى‌ زانوى‌ دگر، و يك‌ پا را بر پاى‌ ديگرمى‌نهاد و مى‌فرمود: من‌ بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ چون‌ عبد مى‌خورم‌ و چون‌ عبد مى‌نشينم‌.73

 

به‌ جز آن‌چه‌ گذشت‌، در بعضى‌ روايات‌ مى‌خوانيم‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ در حال‌ خوابيده‌ بر قفايا بر شكم‌ نيز نهى‌ مى‌فرمود، و اين‌ نيز علاوه‌ بر جهت‌ ادب‌ و تواضع‌، ناشى‌ از رعايت‌ مسائل‌ طبّى‌ در خوردن‌ بوده‌است‌.74

7 ـ 10. عدم‌ تقيّد به‌ وجود لوازم‌ اضافى‌

 

در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ تقيدى‌ به‌ وجود سفره‌ و لوازم‌ آن‌ نداشت‌ و غذا را روى‌زمين‌ نهاده‌ و تناول‌ مى‌كرد،75 به‌ ويژه‌ در صورتى‌ كه‌ چيزى‌ يافت‌ نمى‌شد تا آن‌ را به‌ عنوان‌ سفره‌ يا در حكم‌سفره‌ قرار دهد. به‌ عنوان‌ مثال‌، روزى‌ يكى‌ از انصار مقدارى‌ خرما براى‌ حضرت‌ هديه‌ آورد و چون‌ در خانه‌ ظرفى‌نيافتند، حضرت‌ با لباس‌ِ خود زمين‌ را جارو كرده‌ و فرمود:

 

اين‌جا بريز؛ به‌ خدا قسم‌ اگر دنيا نزد خدا به‌ قدر بال‌ مگسى‌ ارزش‌ داشت‌ چيزى‌ از آن‌ را به‌ كافر و منافق‌ نمى‌داد.76

7 ـ 11. خوردن‌ با دست‌

 

در راستاى‌ پرهيز پيامبر اكرم‌…‌ از هرگونه‌ رفتارى‌ كه‌ به‌ گونه‌اى‌ شائبه‌ تشبّه‌ به‌ سلاطين‌ و اهل‌ كبر راتقويت‌ مى‌كرد، آن‌ حضرت‌ هنگام‌ غذا خوردن‌ نه‌ هم‌چون‌ آنان‌ از دو انگشت‌، بلكه‌ ـ بسته‌ به‌ اقتضاى‌ مورد ـ از سه‌ ياچهار انگشت‌ و گاه‌ از تمام‌ دست‌ يا هر دو دست‌ براى‌ تناول‌ غذا بهره‌ مى‌جست‌.77 امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ دراين‌ خصوص‌ فرموده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و دست‌ بر زمين‌ مى‌نهاد و با سه‌ انگشت‌ غذا مى‌خورد؛ او هم‌چون‌جبابره‌ با دو انگشت‌ نمى‌خورد.78

 

طبرسى‌ نيز در توصيف‌ اين‌ معنا گفته‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ با سه‌ انگشت‌ ابهام‌ و دو انگشت‌ كنار آن‌، و گاه‌ با كمك‌گيرى‌ از انگشت‌ چهارمى‌ و [گاه‌] باتمام‌ دست‌ غذا مى‌خورد، و با دو انگشت‌ نمى‌خورد و مى‌فرمود: خوردن‌ با دو انگشت‌ [هم‌چون‌] خوردن‌ شيطانى‌است‌.79

7 ـ 12. اسراف‌ گريزى‌

 

پيامبر اكرم‌…‌ پس‌ از صرف‌ غذا، انگشتانى‌ را كه‌ با آن‌ها غذا خورده‌ و باقى‌مانده‌ غذا به‌ آن‌ها چسبيده‌بود، و هم‌چنين‌ باقى‌مانده‌ غذاى‌ ظرف‌ را مصرف‌ كرده‌ و دست‌ خود را پس‌ از خوردن‌ غذا و پاك‌ كردن‌ تمام‌ انگشتان‌،با دستمال‌ پاك‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: «معلوم‌ نيست‌ كه‌ بركت‌ در كدام‌ انگشت‌ [نهاده‌ شده‌] است‌».80 آن‌ حضرت‌درباره‌ مصرف‌ غذاى‌ مانده‌ در ظرف‌ نيز مى‌فرمود: «بيشترين‌ بركت‌ در آخر غذاست‌».81 از امام‌ صادق‌عليه‌السلام‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود: كسى‌ كه‌ چنين‌ كند گويا به‌ اندازة‌ غذاى‌ آن‌ ظرف‌،صدقه‌ داده‌ است‌.82

 

بنا به‌ روايت‌ ديگرى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:

 

آن‌ گاه‌ كه‌ يكى‌ از شما پس‌ از خوردن‌، غذاى‌ باقى‌مانده‌ در انگشتان‌ را بليسد خداوند خطاب‌ به‌ او مى‌فرمايد: بركت‌ خداوند برتو باد.83

 

اين‌كه‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ يا ظرف‌ غذا منشأ بركت‌ دانسته‌ شده‌، مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ در اين‌ كار به‌ نوعى‌ شكرنعمت‌ و پرهيز از اسراف‌ و كفران‌ نعمت‌، نهفته‌ است‌ و از اين‌ رو، صاحب‌ چنين‌ عملى‌ مشمول‌ «لئن‌ شكرتم‌لازيدنّكم‌»84 مى‌شود.

 

بنا بر روايتى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود آخر غذا بيشترين‌ بركت‌ رادارد، و فرشتگان‌ بر كسانى‌ كه‌ چنين‌ مى‌كنند درود فرستاده‌، براى‌ وسعت‌ روزى‌ آنان‌ دعا مى‌كنند. و چنين‌ كسى‌حسنه‌اى‌ دوچندان‌ دارد.85

 

از آن‌جا كه‌ حكمت‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ توسط‌ پيامبر…‌ و ديگر معصومان‌…‌ پس‌ ازصرف‌ غذا، پرهيز از اسراف‌، و اداى‌ شكر نعمت‌هاى‌ الهى‌ بود، آنان‌ قبل‌ از پاك‌ شدن‌ كامل‌ دستان‌ از غذا، آن‌ها را بادستمال‌ پاك‌ نمى‌كردند. بنا به‌ نقل‌ عياشى‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ فرمود:

 

پدرم‌ اكراه‌ داشت‌ از اين‌كه‌ دستانش‌ را در حالى‌ كه‌ چيزى‌ از غذا بر آن‌ مانده‌ بود، پاك‌ كند مگر پس‌ از مكيدن‌ انگشتان‌ توسط‌خود ايشان‌ يا كودكى‌ كه‌ حضور داشت‌، و اين‌ به‌ خاطر تعظيم‌ [و رعايت‌ حرمت‌] غذا بود.86

 

روشن‌ است‌ كه‌ اين‌ گونه‌ رفتارها براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند، رعايت‌ عظمت‌ و حرمت‌ رزق‌ او، پرهيز از تشبّه‌ به‌ ملوك‌و رفتار جباران‌ بوده‌ است‌.87

7 ـ 13. رعايت‌ بهداشت‌ غذايى‌

 

از جمله‌ ويژگى‌هاى‌ مهم‌ پيامبر اكرم‌…‌ توجه‌ به‌ بهداشت‌ در ابعاد مختلف‌ بود. در همين‌ راستا، درخوردن‌ و آشاميدن‌ نيز نمودهاى‌ اين‌ امر ديده‌ مى‌شود. به‌ عنوان‌ مثال‌، ايشان‌ بر شستن‌ دست‌ها، هم‌ قبل‌ و هم‌ بعد ازغذا، بسيار تأكيد مى‌كرد، به‌ ويژه‌ كه‌ در آن‌ عصر، معمولاً غذا را با دست‌ تناول‌ مى‌كردند. بنا بر روايتى‌، آن‌ حضرت‌فرموده‌ است‌:

 

شستن‌ دست‌ها قبل‌ و بعد از غذا موجب‌ از بين‌ رفتن‌ فقر و جلب‌ روزى‌ است‌.88

 

و در برخى‌ روايات‌ نيز بر داشتن‌ وضو قبل‌ و بعد از غذا تأكيد شده‌ است‌.89 بنا بر نقل‌ اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌،پيامبر اكرم‌…‌ فرمود:

 

كسى‌ كه‌ مى‌خواهد فزونى‌ در خير يابد، هنگام‌ حاضر شدن‌ غذا وضو سازد.90

 

و در روايتى‌ ديگر، فرمود:

 

وضو قبل‌ از غذا موجب‌ نفى‌ فقر، و وضوى‌ بعد از غذا موجب‌ نفى‌ جنون‌ و موجب‌ صحت‌ بينايى‌ است‌.91

 

و نيز فرمود:

 

كسى‌ كه‌ قبل‌ از غذا وضو سازد با وسعت‌ روزى‌ زندگى‌ كرده‌ و از بيمارى‌ جسم‌ رهايى‌ مى‌يابد.92

 

نمود ديگر بهداشت‌ غذايى‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، تأكيد حضرت‌ بر بهداشت‌ ظرف‌ آب‌ و غذاست‌. بنا برروايتى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ دوست‌ داشت‌ كه‌ از ظروف‌ شامى‌ كه‌ از شام‌ برايش‌هديه‌ مى‌آوردند، آب‌ بنوشد93 و مى‌فرمود كه‌: «اين‌، نظيف‌ترين‌ ظرف‌هاى‌ شماست‌».94

 

هم‌چنين‌ آن‌ حضرت‌ در ظروف‌ چوبى‌، پوستى‌ و سفالى‌، و هم‌ در كف‌ دو دست‌ آب‌ مى‌نوشيد و مى‌فرمود: «هيچ‌ظرفى‌ تميزتر از كف‌ دست‌ نيست‌».95 پيش‌ از اين‌ گذشت‌ كه‌ توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر نوشيدن‌ با كف‌ دودست‌ بايد در كنار توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر شستن‌ دستان‌ قبل‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ مورد توجه‌ قرار گيرد.

 

بنا بر بعضى‌ روايات‌، پيامبر اكرم‌…‌ از اين‌كه‌ كسى‌ در مشك‌ را خم‌ كرده‌ و آب‌ بنوشد نهى‌ مى‌فرمودو خود نيز چنين‌ نمى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ عمل‌ آن‌ را بدبو و متعفن‌ مى‌كند.96 گفته‌ شده‌ كه‌ اين‌ نهى‌ ممكن‌است‌ ناشى‌ از دو چيز باشد: نخست‌، اين‌كه‌ ممكن‌ است‌ در چنين‌ حالتى‌ حيوانى‌ كه‌ داخل‌ مشك‌ رفته‌، به‌ اين‌ وسيله‌داخل‌ دهان‌ شود. دوم‌، ـ چنان‌كه‌ ذيل‌ روايت‌ تصريح‌ شده‌ ـ ممكن‌ است‌ به‌ سبب‌ بدبو شدن‌ آب‌ مشك‌ در نتيجه‌ خم‌شدن‌ و كثيفى‌ و آلودگى‌ تدريجى‌ قسمت‌ خم‌ شده‌ باشد، چرا كه‌ با وجود مرطوب‌ بودن‌ مشك‌ و خم‌ شدن‌ يك‌ قسمت‌و مرطوب‌ ماندن‌ طولانى‌ و مكرر دهانة‌ آن‌، امكان‌ كثيفى‌ و عفونت‌ آن‌ قسمت‌ بيشتر است‌.97 و اين‌، نكته‌بهداشتى‌ ظريفى‌ است‌.

 

پيش‌ از اين‌، اشاره‌ به‌ روايتى‌ شد كه‌ طبق‌ آن‌، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ تنفس‌ در اثناى‌ نوشيدن‌ آب‌،ظرف‌ آب‌ را از مقابل‌ دهان‌ دور كرده‌ و پس‌ از تنفس‌، آن‌ را مجدداً به‌ دهان‌ نزديك‌ مى‌كرد،98 و اين‌ مى‌تواند ازتوجه‌ آن‌ حضرت‌ به‌ ظريف‌ترين‌ اصول‌ بهداشتى‌ و تربيتى‌ حكايت‌ كند، زيرا تنفس‌ در ظرف‌ آب‌، به‌ ويژه‌ اگر ديگرى‌ نيزبخواهد از آن‌ بنوشد، با ادب‌ و اصول‌ بهداشتى‌، هم‌خوان‌ نيست‌.


نتيجه‌


مى‌توان‌ با تأمل‌ در آنچه‌ گذشت‌ به‌ اين‌ حقيقت‌ دست‌ يافت‌ كه‌ رفتار به‌ ظاهر طبيعى‌ و ساده‌اى‌ كه‌ موجودات‌ زنده‌ چون‌انسان‌ و حيوان‌ در آن‌ مشتركند، مى‌تواند از آداب‌ و قواعدى‌ برخوردار باشد كه‌ انسان‌هاى‌ برجسته‌اى‌ چون‌ انبياء ـ ازجمله‌ پيامبر خاتم‌…‌ ـ و نيز امامان‌ معصوم(عليهم السلام) مقيد به‌ رعايت‌ آن‌ها بوده‌اند. اين‌ رفتار طبيعى‌ وساده‌ نيز همچون‌ ديگر نمودهاى‌ حيات‌ اين‌ بزرگان‌، جلوة‌ توحيدى‌ داشته‌ و مقدمة‌ حركت‌ و سلوك‌ معنوى‌شان‌ بوده‌است‌. در نوع‌ غذا، تنوع‌، مقدار، زمان‌ و چگونگى‌ مصرف‌ آب‌ و غذا، آداب‌ دقيق‌ و قابل‌ تأملى‌ وجود داشته‌ كه‌ براى‌بشر امروز از ضرورى‌ترين‌ دستورات‌ زندگى‌ دنيايى‌ است‌. بشر ناچار از تغذيه‌ است‌ و بسيارى‌ از مشكلات‌ بهداشتى‌ ـ وحتى‌ روانى‌ ـ او به‌ دنبال‌ سوء رفتار او در تغذيه‌ پديد مى‌آيد، و معصومان(عليهم السلام) در سيره‌ و سخن‌ خود تلاش‌داشته‌اند الگوهايى‌ ثابت‌ و ماندگار در اين‌ باره‌ از خود برجاى‌ نهند.


كتاب‌نامه‌


. ابن‌ حنبل‌، احمد (م‌ 241 ق‌)، مسند احمد، بيروت‌، دارصادر.

. ابن‌ عساكر، على‌ بن‌ حسن‌ بن‌ هبة‌ الله (م‌ 571ق‌)، تاريخ‌ مدينة‌ دمشق‌، تحقيق‌ على‌ شيرى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1415 ق‌.

. بخارى‌، محمد بن‌ اسماعيل‌ (م‌ 256 ق‌)، صحيح‌ البخارى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1401 ق‌.

. برقى‌، احمد بن‌ محمد بن‌ خالد (م‌ 274 ق‌)، المحاسن‌، تحقيق‌ سيد جلال‌الدين‌ حسينى‌؛ دارالكتب‌ الاسلاميه‌.

. بغدادى‌، احمد بن‌ على‌ خطيب‌ (م‌ 463 ق‌)، تاريخ‌ بغداد، تحقيق‌ مصطفى‌ عبدالقادر عطا، بيروت‌، دارالكتب‌ العلميه‌، 1417 ق‌.

. بيهقى‌، احمد بن‌ حسين‌ بن‌ على‌ (م‌ 458 ق‌)، السنن‌ الكبرى‌، بيروت‌، دارالفكر، [بى‌تا].

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ بن‌ سوره‌ (م‌ 279 ق‌)، الشمائل‌ المحمديّه‌…‌، تحقيق‌ سيد عباس‌ جليمى‌، بيروت‌، مؤسسة‌الكتب‌ الثقافيه‌، 1412 ق‌.

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ (م‌ 279ق‌)، سنن‌ ترمذى‌، تحقيق‌ عبدالوهاب‌ عبداللطيف‌، بيروت‌، دارالفكر، 1403 ق‌.

. تميمى‌ مغربى‌، نعمان‌ بن‌ محمد بن‌ منصور بن‌ احمد بن‌ حيون‌ (م‌ 363 ق‌)، دعائم‌ الاسلام‌، تحقيق‌ آصف‌ بن‌ على‌ اصغر فيضى‌، دارالمعارف‌،1383 ق‌ / 1963م‌.

. حرّ عاملى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 1104 ق‌)، وسائل‌ الشيعة‌، تحقيق‌ محمد رازى‌، تهران‌، اسلاميه‌.

. حسنى‌ راوندى‌، فضل‌ الله بن‌ على‌ (م‌ 571 ق‌)، النوادر، تحقيق‌ سعيدرضا على‌عسكرى‌، قم‌، دارالحديث‌، 1377.

. حميرى‌ بغدادى‌، ابوالعباس‌ عبدالله بن‌ جعفر (م‌ 300 ق‌)، قرب‌ الاسناد، تحقيق‌ و نشر مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، قم‌، 1413 ق‌.

. راوندى‌، قطب‌ الدين‌ (م‌ 573 ق‌)، الدعوات‌، قم‌، مدرسة‌ الامام‌ المهدى‌(عليه السلام)‌، 1407 ق‌.

. سرخسى‌، شمس‌الدين‌ (م‌ 483 ق‌)، المبسوط‌، تحقيق‌ جمعى‌ از فضلا، بيروت‌، دارالمعرفه‌، 1406 ق‌.

. سيدمرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، الانتصار، قم‌، مؤسسة‌ النشر الاسلامى‌، 1415 ق‌.

. سيد مرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، امالى‌ المرتضى‌، تحقيق‌ احمد بن‌ امين‌ شنقيطى‌، قم‌، كتابخانه‌ آيت‌ الله‌ مرعشى‌ نجفى‌،1403ق‌.

. شيخ‌ صدوق‌، محمد بن‌ على‌ بن‌ بابويه‌ قمى‌ (م‌ 381ق‌)، من‌ لايحضره‌ الفقيه‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، قم‌، نشر جامعه‌ مدرسين‌، 1404 ق‌.

. طبرسى‌، حسن‌ بن‌ الفضل‌ (قرن‌ ششم‌)، مكارم‌ الاخلاق‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الاعلمى‌ للمطبوعات‌، 1392 ق‌ / 1972م‌.

. طبرى‌، محمد بن‌ جرير بن‌ رستم‌ (قرن‌ چهارم‌)، دلائل‌ الامامه‌، قم‌، مؤسسة‌البعثه‌، 1413 ق‌.

. طوسى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 460 ق‌)، الامالى‌، تحقيق‌ مؤسسة‌ البعثه‌، قم‌، دارالثقافة‌ للطباعة‌ و النشر و التوزيع‌، 1414 ق‌.

. قضاعى‌، قاضى‌ ابى‌ عبدالله محمد بن‌ سلامه‌ (م‌ 454 ق‌)، مسند الشهاب‌، تحقيق‌ حمدى‌ عبدالمجيد سلفى‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الرساله‌، 1405ق‌.

. كلينى‌، محمد بن‌ يعقوب‌ (م‌ 329 ق‌)، الكافى‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، چاپ‌ سوم‌: تهران‌، دارالكتب‌ الاسلاميه‌، 1367 ق‌.

. كوفى‌، ابن‌ ابى‌ شيبه‌ (م‌ 235 ق‌)، المصنف‌، تحقيق‌ سيد محمد لحام‌، چاپ‌ اول‌: بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

. كوفى‌ اهوازى‌، حسين‌ بن‌ سعيد (قرن‌ 2 و 3)، كتاب‌ الزهد، تحقيق‌ غلامرضا عرفانيان‌، قم‌، علميه‌، 1399 ق‌.

. مجلسى‌، محمد باقر (م‌ 1110ق‌)، بحارالانوار، مؤسسة‌ الوفاء، چاپ‌ دوم‌: بيروت‌، 1403ق‌.

. نورى‌ طبرسى‌، ميرزا حسين‌ (م‌ 1320 ق‌)، مستدرك‌ الوسائل‌ و مستنبط‌ المسائل‌، چاپ‌ دوم‌: قم‌، مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، 1409 ق‌.

. نيسابورى‌، محمد بن‌ فتال‌ (شهيد در 508 ق‌)، روضة‌ الواعظين‌، با مقدمة‌ سيد حسن‌ خرسان‌، قم‌، منشورات‌ الرضى‌، [بى‌تا].

. يحصبى‌، قاضى‌ ابى‌ الفضل‌ عياض‌، (م‌ 544 ق‌)، الشفاء، بتعريف‌ حقوق‌ المصطفى‌…‌، بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

 


1 دكترى علوم قرآن و حديث.

2 قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «بارك لنا فى الخبز و لاتفرّق بيننا و بينه، فلولا الخبز ما صلينا و لا صمنا و لا ادّينا فرائض ربنا» (كليني، الكافي، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6).

3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7).

4 «قال ابوذر حين سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الايمان. فقال: الصلوة و اكل الخبز. فنظر اليه الرجل كالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالي؛ يعنى بأكل الخبز يقيم صلبه فيتمكن من اقامة الطاعة» (شمس الدين سرخسي، المبسوط، ج 30، ص 258).

5 «... و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أكلوا...» (طبرسي، مكارم الاخلاق، ص 26 و مجلسي، بحار الانوار، ج 16، ص 241).

6 «... كان يأكل كل الاصناف من الطعام...» (طبرسي، همان، ص 26 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

7 و عن ابى الحسن الرضاعليه‌السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأكل الشعير و بارك عليه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج كل داء فيه، و هو قوت الانبياء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان يجعل قوت انبيائه الا شعيراً» (كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1).

8 «عن قتادة: كنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال يوما: كلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغيفاً مرققا و لا شاة سميطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحيح البخاري، ج 6، ص 206).

9 «دخل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله الى ام‌سلمه رضى اللَّه عنها فقربت اليه كسرة، فقال: هل عندك ادام؟ فقالت: لا يا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بيت فيه خل» (كليني، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 267، ح 70).

10 عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: اقرّوا الحار حتى يبرد فان رسول اللَّه قرب اليه طعام حارّ فقال: اقروه حتى يبرد ما كان اللَّه عز و جل ليطعمنا النار و البركة فى البارد» (ر.ك:كليني، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ).

11 مراد از مغافير، بقاياى گياهان در شكم زنبور عسل است كه آن را در عسل داخل مى‌كند.

12 «... و كان‌صلى الله عليه وآله لا يأكل الثوم و لا البصل و لا الكرات و لا العسل الذى فيه المغافير، و هو ما يبقى من الشجر فى بطون النحل فيلقيه فى العسل فيبقى ريح فى الفم» (طبرسي، همان، ص 30 و ر.ك: طبري، دلائل الامامه، ص 11 و بيهقي، السنن الكبري، ج 7، ص 50 و خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 2، ص 262).

13 كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1.

14 عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «اللبن من طعام المرسلين» (برقي، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «الخلّ و الزيت من طعام المرسلين» (همان، ص 482)؛... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «السويق طعام المرسلين» (كليني، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبياء» (برقي، همان، ج 2، ص 467).

15 كان احبّ الطعام اليه اللحم، و كان يقول: «هو يزيد فى السمع و البصر». و «اللحم سيد الطعام فى الدنيا و الاخرة، و لو سألت ربّى أن يطعمينه كلّ يوم لفعل» (طبرسي، همان، ص 30).

16 «وكان صلى الله عليه وآله يأكل اللحم طبيخاً بالخبز و يأكله مشوياً بالخبز» (همان).

17 «و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل البرد و يتفقد ذلك اصحابه فيلتقطونه له فيأكله و يقول انه يذهب بأكلة الأسنان» (همان، ص 31).

18 عن الصادق‌عليه‌السلام: ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يفطر على الحلو، فاذا لم يجده يفطر على الماء الفاتر و كان يقول: «انه ينقى الكبد و المعده و يطيّب النكهة و الفم و يقوى الاخراس و الحدق، و يحدّ الناظر و يغسل الذنوب غسلا، و يسكن العروق الهائجة و المرة الغالبة و يقطع البلغم، و يطفى‌ء الحرارة عن المعدة و يذهب بالصداع» (نيسابوري، روضة الواعظين، ص 341؛ طبرسي، همان، ص 27 و 28 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار ياد شده براى افطار با آب ولرم در روايتى از امام صادق‌عليه‌السلام نيز آمده است:... عن ابن ابى عمير عن رجل عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى كبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (كليني، همان، ج 4، ص 152).

19 عن ابى عبداللَّه: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يأكل العسل و يقول: آيات من القرآن، و مضغ البان، يذيب البلغم» (همان، ج 6، ص 332). در روايتى مشابه، از امام صادق‌عليه‌السلام درباره اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام چنين نقل شده است: ... عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: لعق العسل شفاء من كل داء. قال اللَّه عز و جل: يخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فيه شفاء للناس و هو مع قرائة القرآن. مضغ اللبان يذهب البلغم» (همان).

20 و لقد جاءه‌صلى الله عليه وآله بعض اصحابه يوماً بفالوذج فأكل منه و قال: ممّ هذا يا اباعبداللَّه؟ فقال: بابى انت و امّي، نجع السَّمْن و العسل فى البُرْمة و نضعها على النار ثم نقليه ثم نأخذ الحنطة اذا طحنت فنلقيه على السمن و العسل ثم نسوطه حتى ينضج فيأتى كما تري. فقال‌عليه‌السلام: «ان هذا الطعام طيّب» (طبرسي، همان، ص 28).

21 محمد بن يعقوب الكليني، عن على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن عبدالرحمن بن الحجاج عن ابى عبداللَّه عليه‌السلام قال: «أفطر رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله عشيّة خميس فى مسجد قبا فقال: هل من شراب؟ فأتاه أوس بن خولى الانصارى بُعسّ مخيض بعسل، فلما وضعه على فيه نحّاه، ثم قال: شرابان يكتفى بأحدهما من صاحبه، لا أشربه و لا احرّمه، و لكن أتواضع للَّه فان من تواضع للَّه رفعه اللَّه، و من تكبّر خفضه اللَّه، و من اقتصد فى معيشة رزقه اللَّه، و من بذر حرمه اللَّه، و من اكثر ذكر الموت احبّه اللَّه» (كليني، همان، ج 2، ص 122، ح 3؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 219، ح 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 265 و ج 75، ص 126، ح 25). اين روايت را حسين بن سعيد اهوازى نيز در كتاب الزهد، ص 55، ح 148، از ابن ابى عمير و او از عبدالرحمان بن حجاج نقل كرده است و در بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 64، ج 75، ص 126 در ادامه روايت 25 آمده است.

22 ولكن بعثنى بالحنيفة السهلة السمحة» (كليني، همان، ج 5، ص 494)؛ «جئتكم بالشريعة السهلة السمحاء» (سيد مرتضي، الانتصار، ج 9، ص 407).

23 قال ابوجعفرعليه‌السلام: «ما من شى‌ء ابغض الى اللَّه عز و جل من بطن مملوء» (الكافي، ج 6، ص 270، ح 11).

24 عن ابى جعفرعليه‌السلام: «اذا شبع البطن طغي» (همان، ح 10).

25 قال بعض السلف: «لا تأكلوا كثيراً فتشربوا كثيراً فترقدوا كثيراً فتحسروا كثيراً» (يحصبي، الشفاء بتعريف حقوق المصطفى‌صلى الله عليه وآله، ج 1، ص 85).

26 نوري، مستدرك الوسائل، ج 16، ص 221-209.

27 عن المقدام بن معديكرب: قال سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: ما ملأ ابن آدم وعاء شرّاً من بطن، حسب ابن آدم أكلات يقمن صلبه، فان كان لا محالة فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه» (احمد بن حنبل، مسند، ج 4، ص 133). روايت مشابهى با همين مضمون از امام صادق‌عليه‌السلام نقل شده است (ر.ك: برقي، همان، ج 2، ص 440 و كليني، همان، ج 6، ص 269).

28 و عن عايشه: لم يمتلى‌ء جوف النبى‌عليه‌السلام شبعا قطّ» (يحصبي، همان، ج 1، ص 85).

29 «و كان احبّ الطعام اليه ما كان على ضفف، فلا يأكل مع الشبع» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241). «ضفف» را گاه حاجت و نياز معنا كرده‌اند و گاه به اجتماع چند نفر بر غذا، و بنا بر معناى دوم، اين روايت به مبحث بعد مربوط خواهد بود (ر.ك: صحاح جوهري، ماده ضفف و مجلسي، همان، ج 16، ص 254 و 255).

30 و قال‌صلى الله عليه وآله: «كل و أنت تشتهي، و أمسك. و أنت تشتهي» (نوري، همان، ج 16، ص 221).

31 «عن انس: انه‌صلى الله عليه وآله لم يجتمع عنده غداء و لا عشاء من خبز و لحم الاعلى ضفف» (مسند احمد، ج 3، ص 270 و ترمذي، الشمائل المحمديه، ص 318).

32 ... عن منصور بن زادان عن الحسن قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يؤاسى الناس بنفسه حتى جعل ]يرقع‌[ ازاره بالأدم و ما جمع بين عشاء و غداء ثلاثة ايام حتى قبضه اللَّه» (ابن ابى شيبه، المصنف، ج 8، ص 143، ح 126).

33 عن ابى اخى شهاب بن عبدربه، قال: شكوت الى ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام ما القى من الاوجاع و التخم، فقال: تغد و تعش، و لا تأكل بينهما ]شيئا[ فان فيه فساد البدن. اما سمعت اللَّه عز و جل يقول: «لهم رزقهم فيها بكرة و عشيّا» (كليني، همان، ج 6، ص 288، ح 2).

34 عن الصادق‌عليه‌السلام:«لا تدع العشاء ولو بثلاث لقم بملح و من ترك العشاء ليلة، مات عرق فى جسده لا يحيى ابداً» (طبرسي، همان، ص 195).

35 ... عن انس بن مالك عن النبى‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «تعشوا ولو بكفّ من حشف، فان ترك العشاء مهرمة» (سنن الترمذي، ج 3، ص 188 و مجلسي، همان، ج‌66، ص 346، ح 22).

36 عن ابى حمزة عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: خطب رسول اللَّه صلى الله عليه وآله الناس فقال: «الا أخبركم بشراركم؟ قالوا بلى يا رسول اللَّه، قال: الذى يمنع روزه، يضرب عبده و يزود وحده...» (كليني، همان، ج 2، ص 290).

37 عن عبداللَّه بن مسكان عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الطعام اذا جمع أربعا فقد تمّ: إذا كان من حلال و كثرت الايدى عليه و سمّى اللَّه فى اوله و حمداللَّه فى آخره» (برقي، همان، ج 2، ص 398).

38 قال صلى الله عليه وآله: «أحبّ الطعام الى اللَّه ما كثرت عليه الايدي» (نوري، همان، ج 16، ص 227، ح 11، به نقل از: مستغفرى سمرقندي، طب النبى‌صلى الله عليه وآله).

39 الجعفريات باسناده عن جعفر بن محمد عن ابيه عن جده على بن الحسين عن ابيه على بن ابيطالب‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الجماعة بركة و طعام الواحد يكفى الاثنين، وطعام الاثنين يكفى الاربعة» (نوري، همان، ج 16، ص 230، ح 1، به نقل از: الجعفريات، ص 159). هم‌چنين از امام صادق‌عليه‌السلام از پيامبر اكرم‌صلى الله عليه وآله روايتى مشابه بدين صورت نقل شده است: ...عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «طعام الواحد يكفى الاثنين و طعام الاثنين يكفى الثلاثة و طعام الثلاثة يكفى الاربعه» (برقي، همان، ج 2، ص 398 و كليني، همان، ج 6، ص 273 باب اجتماع الايدى على الطعام).

40 قاضى نعمان ذيل روايتى مشابه از امام صادق‌عليه‌السلام، سخنى شبيه آن‌چه گفته شد، دارد. روايت و نيز سخن قاضى نعمان چنين است: و عن جعفر بن محمدعليه‌السلام انه قال: «الثريد بركة، و طعام الواحد يكفى الاثنين»، يعنى عليه السلام انه يقوتهم، لا على الشبع و الاتساع (تميمى مغربي، دعائم الاسلام، ج‌2، ص 111).

41 «كان صلى الله عليه وآله يأكل كل الاصناف من الطعام، و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع اهله و خدمه إذا أكلوا، و مع من يدعوه من المسلمين على الارض و على ما أكلوا عليه و مما أكلوا، الاّ أن ينزل بهم ضيف فيأكل مع ضيفه...» (طبرسي، همان، ص 26 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

42 سأل رجل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، فقال: يا رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انا نأكل و لا نشبع! قال: «لعلكم تفترقون عن طعامكم، فاجتمعوا عليه، و اذكروا اسم اللَّه عليه، يبارك لكم ]فيه‌[» (طبرسي، همان، ص 149 و نيز ر.ك: ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 62، ص 420).

43 ابوالبختري، عن جعفر، عن أبيه عليه‌السلام،«أنّ المساكين كانوا يبيتون فى المسجد على عهد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، فأفطر النبى‌صلى الله عليه وآله مع المساكين الذين فى المسجد ذات ليلة عند المنبر فى بُرْمة، فأكل منها ثلاثون رجلا، ثم ردّت الى ازواجه شبعهن» (حميرى بغدادي، قرب الاسناد، ص 148 و مجلسي، همان، ج 16، ص 219، ح 9).

44  «كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل سمّي...» (طبرسي، همان، ص 27).

45 برقي، همان، ج 2، ص 398.

46  «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضعت المائدة بين يديه قال: بسم اللَّه، اللهم اجعلها نعمة مشكورة نصل بها نعمة الجنة»؛ «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضع يده فى الطعام قال: بسم اللَّه، اللهم بارك لنا فى ما رزقتنا و عليك خلفه» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242-241).

47  «و كان صلى الله عليه وآله اذا شرب بدء فسمّى و حساحسوة و حسوتين ثم يقطع فيحمد اللَّه ثم يعود فيسمّى ثم يزيد فى الثالثة، ثم يقطع فيحمداللَّه فكان له فى شربه ثلاث تسميات و ثلاث تحميدات...» (طبرسي، همان، ص 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 246).

48  «الحمدللَّه منزل الماء من السماء و مصرف الامر كيف يشاء، بسم اللَّه خير الاسماء» (طبرسي، همان، ص 151 و مجلسي، همان، ج 16، ص 475).

49 و عن على‌عليه‌السلام: «تفقدت رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله غير مرة و هو يشرب الماء، تنفس ثلاثا، مع كل واحدة منهنّ تسمية إذا شرب، و حمد اذا قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 453).

50 و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه كان اذا شرب اللبن قال: اللهم بارك لنا فيه و زدنا منه، و إذا شرب الماء قال: الحمدللَّه الذى سقانا عذبا زلالاً برحمة، و لم يسقنا ملحا أجاجا بذنوبنا» (همان، ح 456).

51 و عن ابى جعفر و ابى عبدالله‌عليهماالسلام انهما قالا: «ثلاث انفاس فى الشراب افضل من نفس واحدة.» و كرها أن يتشبّه الشارب بشرب الهيم، يعنيان الابل الصادية، لاترفع رؤوسها من الماء حتى تروي» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 454).

52 عن ابن عباس: «ان النبى‌صلى الله عليه وآله كان اذا شرب تنفّس مرّتين» (همان).

53  «... و كان صلى الله عليه وآله ربّما شرب بنفس واحد حتى يفرغ» (طبرسي، همان، ص 31).

54 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه مرّ برجل يكرع فى الماء بفيه، يعنى بشربه من اناء أو غيره من وسطه، و قال: «أتكرع ككرع البهيمة؟ ان لم تجداناء فاشرب بيديك، فانهما من أطيب آنيتك» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 451).

55 . و عنه صلى الله عليه وآله انه قال: «مصوّا الماء مصّاً و لا تعبّوه عبّا، فان منه يكون الكباد» (همان، ح 452 و طبرسي، همان، ص 31).

56 . «و كان‌صلى الله عليه وآله لايتنفس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس، أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

57 . «كان‌صلى الله عليه وآله اذا اكل سمّى و يأكل بثلاث اصابع و ممايليه و لا يتناول من بين يدى غيره» (همان، ص 23 و 28).

58 . «و كان‌صلى الله عليه وآله إذا أكل مع القوم، كان أول من يبدء و آخر من يرفع يده» (همان، ص 23).

59 . «و كان صلى الله عليه وآله إذا أكل اللحم لم يطأطى‌ء رأسه اليه و يرفعه الى فيه ثم ينتهشه انتهاشاً» (همان، ص 30).

60 . «فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ...  فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ...» (واقعه(56) آيه 8)؛ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فسلام لك من اصحاب اليمين...» (همان، آيه 90)؛ «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً...» (انشقاق (84) آيه 7).

61 . «... و كان يمينه‌صلى الله عليه وآله لطعامه و شرابه و اخذه و اعطائه، فكان لا يأخذ الا بيمينه، و لا يعطى الا بيمينه، و كان شماله لما سوى ذلك من بدنه، و كان يحبّ التيمّن فى كل اموره: فى لبسه و تنعّله و ترجّله...» (طبرسي، همان، ص 23).

62 . روينا عن جعفر عن ابيه عن آبائه‌عليهم‌السلام: «ان رسول الله‌صلى الله عليه وآله نهى عن الشرب و الاكل بالشمال، و أمر أن يسمّى الشارب اذا شرب، و يحمده اذا فرغ، يفعل ذلك كلما تنفس فى الشراب أو ابتدء او قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 447).

63 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «انه نهى أن يأكل أحد بشماله او يشرب بمشاله، او يمشى فى نعل واحد. و كان يستحب اليمين فى كل شى‌ء» (همان، ج 2، ص 119، ح 399 و نيز ر.ك: نوري، همان، ج 16، ص 228، باب كراهة الاكل و الشرب و التناول بالشمال مع عدم العذر).

64 . ... عن معاوية بن وهب عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله متّكئا منذ بعثه اللَّه عز و جل نبيّاً حتى قبضه اللَّه اليه متواضعاً للَّه تعالي....» (كليني، همان، ج 6، ص 164، ح 175؛ طبرسي، همان، ص 23 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242 و ج 41، ص 130، ح 41).

65 . ... عن محمد بن مسلم قال: دخلت على ابى جعفرعليه‌السلام ذات يوم، و هو يأكل متكئاً، و قد كان بلغنا أن ذلك يكره، فجعلت انظر اليه، فدعانى الى طعامه، فلما فرغ، قال: يا محمد، لعلك‌ترى ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثه اللَّه الى أن قبضه؟ ثم ردّ على نفسه فقال: لا واللّه ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثهاللّه الى أن قبضه...فيختا را التواضع لربه عز و جل...» (كليني، همان، ج 8، ص 129، ح 100؛ شيخ طوسي، الامالي، ج 2، ص 629 و مجلسي، همان، ج 16، ص 277، ح 116 و ج 40، ص 339، ح 25).

66 . ... عن ابى خديجه قال: سأل بشير الدهان ابا عبداللَّه‌عليه‌السلام و انا حاضر، فقال: هل كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل متكئاً على يمينه و على يساره؟ فقال: ما كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله‌يأكل متكئاً على يمينه و لا على يساره، ولكن كان يجلس جلسة العبد. قلت: و لم ذلك؟ قال: تواضعاً للَّه عز و جل» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 7 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 53).

67 . ... عن المعلى بن خنيس قال: قال ابوعبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل نبى اللَّه و هو متكى‌ء منذ بعثه اللَّه عز و جل، و كان يكره أن يتشبه بالملوك، و نحن لا نستطيع ان نفعل» (كليني، همان، ج 6، ص 272، ح 8).

68 . و كان‌صلى الله عليه وآله يقول: «انما أنا عبد آكل كما يأكل العبد و أجلس كما يجلس العبد» (يحصبي، همان، ج 1، ص 86).

69 . ... عن جابر عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل أكل العبد، و يجلس جلسة العبد، و كان يأكل على الحضيض و ينام على الحضيض» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 457، ح 387 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 55).

70 . ... عن ابى جعفرعليه‌السلام، قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «خمس لا أدعهنّ حتى الممات: الأكل على الحضيض مع العبيد، و ركوبى على الحمار مؤكفا، و حلبى العنز بيدي، و لبس الصوف، و التسليم على الصبيان، لتكون سنّة من بعدي» (شيخ صدوق، الأمالي، ص 130 و مجلسي، همان، ج 16، ص 215، ح 2).

71 ....عن ابن عباس: «كان صلى الله عليه وآله يجلس على الارض و يأكل على الارض ويعتقل الشاة، و يجيب دعوة المملوك على خبز الشعير» (طبرسي، همان، ص 16 و مجلسي، همان، ج 16، ص 222، ح 19).

72 . ...عن ابى بصير عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل اكل العبد، و يجلس جلوس العبد و يعلم انه عبد» (برقي، همان، ج 2، ص 456، ح 386 و مجلسي، همان، ج 16، ص 225، ح 29).

73 . «و كان صلى الله عليه وآله كثيراً اذا جلس ليأكل أكل ما بين يديه و يجمع ركبتيه و قدميه كما يجلس المصلّى فى اثنتين، الا أنّ الركبة فوق الركبة و القدم على القدم، و يقول صلى الله عليه وآله: أنا عبد آكل كما يأكل العبد، و اجلس كما يجلس العبد» (طبرسي، همان، ص 27).

74 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه نهى عن ثلاث أكلات: أن يأكل احد بشماله، او مستلقياً على قفاه، او منبطحاً على بطنه» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 399).

75 . «و روى أن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله لم يأكل على خوان قطّ حتى مات...» (همان، ص 28).

76 . مجلسي، همان، ج 16، ص 284، ح 133.

77 . «و يستعين باليدين جميعاً» (طبرسي، همان، ص 29 و نيز ر.ك: تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 402).

78 . ... عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «كان رسول‌اللَّه صلى الله عليه وآله يجلس جلسة العبد و يضع يده على الارض و يأكل بثلاث اصابع، و ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يأكل هكذا، ليس كما يفعل الجبّارون، أحدهم يأكل باصبعيه» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 442 و مجلسي، همان، ج 63، ص 414).

79 . و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل باصابعه الثلاث، الابهام و التى تليها و الوسطي، و ربما استعان بالرابعة، و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل بكفّها كلها و لم يأكل باصبعين و يقول: ان الأكل باصبعين هو أكلة الشيطان» (طبرسي، همان، ص 28).

80 . «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا فرغ من طعامه، لعق اصابعة الثلاث التى اكل بها، فان بقى فيها شى‌ء عاوده فلعقها حتى تنظف، و لا يمسح يده بالمنديل حتى يلعق اصابعه واحدة واحدة و يقول: انه لا يدرى فى اى الاصابع البركة» (همان، ص 30).

81 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يلحس الصحفة و يقول: آخر الصحفة اعظم الطعام بركة» (همان).

82 ....عن عمرو بن جميع عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يلطع القصعة و يقول: من لطع قصعة فكأنما تصدق بمثلها» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 4؛ برقي، همان، ج 2، ص 443، ح 318 و شيخ حر عاملي، همان، ج 16، ص 496، ح 1).

83 . ... عن ابى‌عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله:«إذا اكل احدكم طعاماً فمصّ اصابعه التى أكل بها، قال اللَّه عز و جل: بارك اللَّه فيك» (برقي، همان، ج 2، ص‌443، ح 315).

84 . ابراهيم (14) آيه 7.

85 . و عنه‌صلى الله عليه وآله انه كان يلعق الصحفة، و قال: «آخر الصحفة اعظمها بركة. و ان الذين يلعقون الصحاف تصلى عليهم الملائكة و يدعون لهم بالسعة فى الرزق، و للذى يلعق الصحفة حسنة مضاعفة.» و كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل لعق اصابعه حتى يسمع لها مصيص (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 120، ح 405).

86 . عن جعفر بن محمدعليه‌السلام قال: «كان أبى يكره أن يمسح بالمنديل و فيها شى‌ء من الطعام تعظيماً له، الا أن يمصّها أو يكون الى جانبه صبّى فيعطيه انامله يمصّها» (همان، ج 2، ص 120، ح 406).

87 . همان.

88 . ابوالقاسم الكوفي، فى كتاب الاخلاق، عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «غسل اليدين قبل الطعام و بعده ينفى الفقر و يجلب الرزق» (نوري، همان، ج 16، ص 269، ح 11).

89 . گفتنى است كه برخى انديشمندان وضو در اين روايات را به معناى لغوى آن، يعنى شستن دست‌ها دانسته‌اند (ر.ك: سيد مرتضي، الأمالي، ج 2، ص 58).

90  . ... ان عليّاعليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من سرّه أن يكثر خير بيته فليتوضاً عند حضور طعامه» (الجعفريات، ص 27؛ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 358 و نوري، همان، ج 16، ص 267).]90[

91 . سهل ابن ابراهيم مروزى عن موسى بن جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن جدّه متصلا قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الوضوء قبل الطعام ينفى الفقر، و بعده ينفى اللمّ و يصح البصر» (قضاعي، مسند الشهاب، ج 1، ص 205 و ر.ك: قطب‌الدين راوندي، الدعوات، ص 142).

92 . قال جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن آبائه عن على‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من توضأ قبل الطعام، عاش فى سعة، و عوفى من بلوى فى جسده» (فضل اللَّه راوندي، النوادر، ص 222).

93 . ... عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح الشامية يجاء بها من الشام و تهدى له‌صلى الله عليه وآله» (كليني، همان، ج 6، ص‌385، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 268، ح 79).

94 . ...عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يعجبه ان يشرب فى الاناء الشامي، و كان يقول: هذا انظف آنيتكم» (كليني، همان، ج 6، ص 386، ح 8 و مجلسي، همان، ج 16، ص 286، ح 80).

95 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح التى يتخذ من الخشب، و فى الجلود، و يشرب فى الخزف، و يشرب بكفّيه، يصبّ فيهما الماء و يشرب و يقول: ليس اناء اطيب من الكف» (طبرسي، همان، ص 31).

96 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب من افواء القرب و الاداوى و لا يختنثها اختناثاً و يقول: «ان اختناثها ينتنها» (همان).

97 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: أنه نهى عن اختناث الاسقية، و هو أن يثنّى افواه القرب ثم يشرب منها. و قيل ان ذلك نهى عنه لوجهين: احدهما انه يخاف أن تكون فيها دابّة أو حيّة فتنساب فى فم الشارب، و الثانى ان ذلك ينتنها (و هو الاحسن) (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 129، ح 448).

98 . «و كان صلى الله عليه وآله لا يتنفّس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

 

منبع :

سامانه نشریات مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره13

مدیر سایت بازدید : 65 چهارشنبه 26 مهر 1396 نظرات (0)

سینوس


سینوس ها، حفره هایی توخالی در استخوانهای سر و صورت هستند. این حفره ها که همگی در اطراف بینی قرار گرفته اند؛ 4 گروه هستند:


1- سینوس های استخوان پیشانی، بالای ابروها در قسمت نزدیک به وسط صورت.


2- سینوس های استخوان گونه، در زیر کاسه چشم ها.


3- سینوس های واقع در استخوانی که  بین چشم ها و بینی قرار گرفته است.


4- سینوس های واقع در قسمت پشتی بینی.


آنچه که در بین عموم مردم به عنوان سینوزیت شناخته می شود؛ عمدتاً ناشی از التهاب در 3 دسته اول است.


 

 

عملکرد


در طبّ جدید دو عملکرد اساسی برای سینوس ها مطرح است:


1- رزونانس صدا: یعنی به مانند محفظه پر از هوایی که در بسیاری از آلات موسیقی وجود دارد؛ سینوس ها هم باعث می شوند که صدای ما رساتر به نظر بیاید؛ همچنین سینوس ها از انتقال صدای شخص از راه استخوانی جلوگیری می کنند؛ یعنی وقتی که کسی حرف می زند؛ صدای خودش را فقط از راه هوا می شنود؛ در حالی که اگر قرار بود این انتقال از راه استخوان ها هم انجام شود؛ شخص به هنگام صحبت کردن، صدای خودش را دو جور می شنید.


2- کاهش وزن جمجمه: سینوس ها با کم کردن جرم حجمی استخوان های جمجمه، تحمّل وزن آنها را برای انسان، آسان می سازند. در واقع اگر سینوس ها نبودند، سر آدمیزاد روی تنش سنگینی می کرد!

 

سایر عملکردهای ذکر شده برای سینوس ها عبارت است از:


- کمک به کنترل تغییرات رطوبت هوای تنفّسی.


- مبارزه موضعی با عوامل عفونی. 


- تامین موکوس(مایع لزج کننده) دستگاه تنفّس فوقانی. 


- کاهش اثر ضربه های وارده به سر. 


- اثر به عنوان عایق حرارتی.

 

 

وظایف سینوس ها بر اساس نظر طبّ سنّتی ایران


براساس آموزه های طبّ سنّتی ایران، عمل اصلی سینوس ها، تخلیه رطوبت اضافه و موادّ دفعی ناحیه سر و گردن( مغز، بینی، گوش ها، چشم ها، دهان و دندان ها و ...) است.


بنابراین درک این نکته که چرا التهاب سینوس ها و نقص در عملکرد آنها حتی می تواند باعث کاهش تمرکز و حافظه، خستگی چشم ها و ... شود کار چندان سختی نخواهد بود. در این تعریف، عملکرد سینوس ها نسبت به ناحیه سر و گردن مانند عملکرد روده هاست به کل بدن و همانگونه که یبوست، اسهال و یا هرگونه اختلال عملکرد دیگری در روده ها کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اختلال عملکرد سینوس ها هم می تواند باعث مشکلات عملکردی در مغز، گوش ها، چشم ها، بینی، دندان ها و ... شود. این دیدگاه که نسبت به دیدگاه طبّ جدید بسیار کامل تر است؛ از سویی ما را در درک بهتر عملکرد سینوس ها یاری می کند و از جهتی اهمیت پیشگیری و درمان صحیح سینوزیت را یادآوری می کند.

 

سینوزیت


به التهاب سینوس ها و افزایش یا احتباس ترشّحات در آنها، سینوزیت اطلاق می شود.


سینوزیت به دوگونه است. یکی سینوزیت حاد که به دنبال بیماری های عفونی مثل سرماخوردگی عارض می شود و بسیار پر سر و صداست و با تب و درد شدید و ... همراه است و دیگری سینوزیت مزمن که متاسفانه به نظر می رسد درصد زیادی از مردم کشور ما – بسیار فراتر از آمارهای رسمی – از آن رنج می برند.

 

علایم و نشانه های سینوزیت


* سردرد یا سنگینی سر به خصوص در ناحیه پیشانی و گونه ها: البته در سینوزیت های مزمن، درد، غلبه و بروز کمتری دارد و بیشتر سنگینی سر احساس می شود. درد را بیشتر در سینوزیت های حاد یا سینوزیت های مزمن که به طور ناگهانی دچار عفونت می شوند می توان دید. این درد خیلی از مواقع با خم شدن بیمار به جلو(و به طور معمول با سجده رفتن در نماز) تشدید می شود که علّت آن، اثر فیزیکی این کار در جابجایی چرک موجود در سینوس هاست. این درد ممکن است به نواحی دیگر سر و صورت انتشار پیدا کند.


نوع دیگر سردرد ناشی از سینوزیت که به ویژه در سینوزیت های مزمن رخ می دهد؛ سردرد یا حتّی گلودرد با تماس با باد گرم یا سرد است.


* آبریزش از بینی: بیشتر در موارد حاد یا در سینوزیت های آلرژیک دیده می شود.


* ترشّحات پشت حلقی به ویژه صبح ها: این ترشحات، به طور عادی میزان کمتری دارند و از راه بینی دفع می شوند؛ اما با افزایش میزان آنها و ایجاد مشکل دفع از راه عادّی، این ترشحات در پشت حلق جمع می شوند.


* بوی بد دهان: به علت تجمع ترشحات غلیظ یا عفونی در خود سینوس ها یا پشت حلق به وجود می آید. شایع ترین علت بوی بد دهان، سینوزیت است. بنابراین اگر بیمار هیچ شکایتی جز بوی بد دهان ندارد باید سینوزیت را به عنوان متّهم اصلی، درمان نمود.


* بی اشتهایی به خصوص برای صبحانه: این مساله از سویی به دلیل غلبه حالت عفونی در بدن است و از سویی به علت احساس ناخوشایند ناشی از بلع ترشحات و ورود آنها به معده.


* تنگی نفس و بد خوابی شبانه: در شب و با کاهش حرارت سینوس ها و کاهش حرکات مژکهای سلول های موجود در سینوس ها، ترشحات غلیظ تر می شوندکه باعث تنگی نفس، کاهش میزان اکسیژن خون و به دنبال آن کاهش کیفیت خواب خواهد شد.


* کندی جریان فکر و کاهش حافظه و تمرکز: به دلیل کاهش تخلیه مواد دفعی از مغز.


* خستگی طول روز: به دلیل کاهش سطح اکسیژن خون و اختلال خواب شبانه، غلبه حالت عفونی بر بدن و ....


* حالت تهوّع و استفراغ به ویژه پس از برخاستن از خواب: عمدتاً به دلیل بلع ترشحات و تجمّع آنها در معده.


* حسّاسیت به گرما و سرما به ویژه باد گرم و سرد: سینوس ملتهب اغلب به سرما واکنش منفی نشان می دهد؛ اما در بسیاری از موارد و با ایجاد حالت آزردگی در سلول های سینوس ها، فرد با قرار گرفتن در معرض باد گرم هم احساس درد و ناخوشی می کند.


* سرفه یا عطسه: که ناشی از واکنش دفاعی بدن برای دفع ترشحات است.


* تنگی نفس، گرفتگی و اسپاسم عضلات گلو یا آسم: عمدتاً در طولانی مدت و با تحریک مداوم ریه ها به دلیل ریزش مکرّر ترشحات سینوس ها به آنها به وجود می آید. متاسفانه با اخذ شرح حال دقیق روشن می شود که بسیاری از بیماران آسمی کسانی هستند که سال ها مبتلا به سینوزیت درمان نشده بوده اند.


* سرماخوردگی مکرّر و مزمن شدن سرماخوردگی ها: در واقع، بیمار سینوزیتی با کوچکترین تلنگری مبتلا به سرماخوردگی می شود و به دلیل وجود زمینه مساعد که همانا وجود یک انبار چرک در سینوس هاست؛ درمان وی نیز طولانی می شود.


* سنگینی گوش یا خستگی و کاهش دید چشم: به دلیل کاهش تخلیه مواد دفعی چشم و گوش.


* گرفتگی بینی: به صورت یک طرفه یا دو طرفه، از شایع ترین علایم سینوزیت است. 


* تب و لرز در موارد حادّ ....


* پف دور چشم: که البته سینوزیت یکی از دلایل آن است.


* خارش و خشک شدن گلو، احساس تشنگی مکرّر و تلخی دهان.


* تغییر وضعیت خلقی: به بسیاری از دلایل فوق الذّکر، بیمار سینوزیتی ممکن است مشکلات عصبی را نیز تجربه کند.

 

عوامل سبب ساز یا تشدید کننده


عوامل به وجود آورنده سینوزیت، به سه دسته کلّی تقسیم می شوند.


1- عواملی که باعث کاهش شستشو و تخلیه بینی می شوند


وظیفه سینوس ها چنانکه گفتیم تخلیه مواد دفعی ناحیه سر و گردن است؛ بنابراین به طور دایم نیاز دارند که تخلیه و پاکیزه شوند؛ به زبان دیگر همان طور که دندان ها نیاز به مسواک زدن دایم دارند؛ سینوس ها نیز باید به طور مرتب شستشو شوند. بسیاری از سنّت ها(مثل استحباب استنشاق آب به هنگام وضو گرفتن یا عادت مردم قدیم به استفاده از انفیه یا چکاندن روغن در بینی) هم بر این اساس شکل گرفته اند. حال اگر به هر دلیل میزان تخلیه و تمیز شدن سینوس ها از میزان ترشحات آنها عقب بیفتد؛ احتمال پیدایش سینوزیت بیشتر خواهد شد.


* کم شدن گریه: گریه یکی از بهترین شستشودهنده های بینی و سینوس هاست. می دانید که در گوشه داخلی پلک ها یک منفذ کوچک وجود دارد که اشک را به بینی منتقل می کنند. در موقع گریه، این روند تشدید می شود – به همین جهت هم هست که کسی که گریه می کند آب دماغش آویزان می شود! –  این اشک اضافی، ورودی مجرای سینوس ها در داخل بینی را شستشو می دهد. به این ترتیب بعد از هر بار گریه، مجاری سینوس ها باز شده، ترشحات آنها تخلیه می شود. بنابراین، گریه معتدل و  هدفمند به پاکسازی سینوس ها کمک شایانی می کند؛ چراکه از سویی شستشوی فیزیکی مجاری خروجی سینوس ها را انجام می دهد و از سوی دیگر، با تاثیرات عمیق مثبت بر سلامتی روانی شخص، به بهبود کلّی عملکردهای بدنی وی خواهد انجامید.


شاید با کمی تفکر، بتوان قضاوتی صحیح تر درباره تبلیغات افراطی رسانه ها در مورد اهمیت دادن به شادی و خنده- به هر شکل و قیمتی- و پرهیز از گریه را شکل داد. گریه، حداقل بر شستشوی سینوس ها و کاهش شیوع سینوزیت تاثیر مثبتی دارد و آن قدر که منهی رسانه هاست بد نیست.


نوع خنده، شادی و سبک زندگی مورد عنایت این رسانه ها، در نهایت باز هم به گریه خواهد انجامید، اما گریه ای از سر احساس پوچی و استیصال و افسردگی و نه گریه هدفمندی که می تواند سلامتی جسمانی و فرح و انبساط روحی را درپی داشته باشد.


نکته مهم در این میان آن است که آب و هوای فعلی حاکم بر بسیاری از مناطق مسکونی در کشور ما، به سبب اختلاط با انواع آلوده کننده ها، خاصیت خشک کنندگی زیادی دارد و این می تواند به شیوع بیشتر بیماری های پوستی و چشمی کمک کند. مشاهدات نشان می دهند که خشکی چشم در بین بیماران و تجویر اشک مصنوعی از سوی پزشکان رو به افزایش است و این، اهمیت گریستن به وقت و دردمندانه را افزون می کند. 


* استفاده از دستمال به جای شستشوی بینی و فین نکردن!: متاسفانه شستشوی بینی و فین کردن، در زندگی امروزی به یک عمل بی ادبانه تعبیر می شود؛ در حالی که این کار، یک اقدام بهداشتی مناسب در جهت تخلیه بینی است؛ لذا از انجام مرتّب آن غافل نشوید. فراموش نکنید که فین کردن باید به صورت یک طرفه انجام شود و هرگز نباید همزمان هر دو طرف بینی را گرفت؛ چرا که این کار می تواند باعث پس زدن ترشحات به داخل سینوس ها و حتی مغز شود. استفاده از دستمال به شکل فانتزی و امروزی آن، تقریباً هیچ کمک موثری به تمیز کردن سینوس ها نمی کند.


* عدم رعایت عمل مستحبّ استنشاق آب به هنگام وضو: مستحب است که قبل از وضو گرفتن، مقداری آب به داخل بینی استنشاق شود. این عمل تاثیر فوق العاده ای در شستشوی سینوس ها دارد. گفته می شود که بهتر است  به جای این که آب را به داخل بینی خود بکشیم؛ آن را کف دست خود ریخته با خم کردن سر به عقب، آب را به داخل بینی بریزیم.  


* از بین رفتن سنّت های بهداشتی مانند استفاده از انفیه یا چکاندن روغن در بینی و ... : چنانکه گفتیم در گذشته، انجام اقدامات بهداشتی برای پاکیزه ساختن سینوس ها بین مردم ما متداول بود که استفاده از انفیه(برای تحریک عطسه که از بهترین پاک کننده های سینوس هاست) و چکاندن روغن های مختلف در بینی از رایج ترین آنها بود که متاسفانه این اقدامات هم اکنون چندان رایج نیستند.

 

2- عوامل مسدود کننده سینوس ها یا تخریب کننده مخاط آنها


* کشیدن سیگار: کشیدن سیگار با تحریک سلول های مخاط سینوس ها و به خصوص با کاهش عملکرد مژکهای این سلول ها(که مانند جارو ترشحات را به بیرون هدایت می کنند) زمینه را برای سینوزیت فراهم می کند.


* بودن در معرض دود سیگار یا آلودگی هوا: ثابت شده است کسی که در معرض دود سیگار است به مانند فرد سیگاری از اثرات زیانبار آن بهره وافی را خواهد برد! آلودگی هوا هم در افزایش ترشحات و تخریب مخاط سینوس ها اثری مشابه سیگار دارد.


* وجود توالت یا آشپزخانه در محیط زندگی: مواد شیمیایی خطرناکی که از مدفوع و ادرار یا از فعالیت های انجام شده در آشپزخانه در محیط زندگی پخش می شوند؛ زمینه را برای تخریب مخاط سینوس ها فراهم می کنند. در خانه های قدیمی، هم آشپزخانه و هم توالت در محیطی خارج از محیط اصلی زندگی قرار داشتند.


* استفاده از انواع خوشبو کننده ها، ضدّ عفونی کننده ها، سم ها و آفت کش ها، موادّ شوینده شیمیایی و موارد مشابه در محیط زندگی.


* استفاده از بعضی داروها ازجمله:


- انواع چرک خشک کن ها: آنتی بیوتیک ها یا همان چرک خشک کن ها که متاسفانه به طور وسیع و غیر علمی در درمان انواع بیماری ها به خصوص سرماخوردگی مورد استفاده قرار می گیرند؛ همان گونه که از اسمشان پیداست باعث خشک شدن کلّی بدن و به ویژه خشک شدن ترشحات موجود در سینوس ها می شوند. در این حال، عفونت به طور ظاهری کنترل می شود؛ اما در واقع، سینوس ها مانند چشمه یخ زده ای می شوند که به محض فراهم آمدن شرایط مساعد، دوباره روان و جاری می شوند. این عملکرد آنتی بیوتیک ها علاوه بر فراهم آوردن زمینه ابتلا به سینوزیت، باعث می شود که به تدریج، فاصله بین سرماخوردگی ها کمتر، شدّت آنها بیشتر و مدّت آنها طولانی تر شود.


- آنتی هیستامین ها: مانند قرص یا شربت سرماخوردگی، آنتی هیستامین دکونژستانت، پرومتازین، دیفن هیدرامین، لوراتادین، هیدروکسی زین و ... اثری مشابه آنتی بیوتیک ها دارند؛ یعنی باعث خشک شدن درجای ترشحات سینوس ها و انسداد مجاری خروجی آنها می شوند.


بنابراین می بینید که دو دسته عمده دارویی که در درمان سرماخوردگی به کار می روند؛ عملاً حاصلی جز افزایش میزان بروز سینوزیت و سرماخوردگی ندارند.


- استفاده طولانی از قطره های ضد احتقان بینی: این داروها که باعث بازشدن بینی می شوند؛ در استفاده طولانی مدت، به زبان ساده باعث تنبلی سلول های مخاط سینوس ها و کاهش عملکرد آنها و ایجاد سینوزیت می شوند.


* ناهنجاری های ساختاری بینی(انحراف یا شکستگی بینی): چنانکه واضح است این عوامل به طور فیزیکی باعث انسداد نسبی سینوس ها می شوند امّا متاسّفانه به نظر می رسد که بسیاری از عمل های جرّاحی که به نام اصلاح انحراف بینی انجام می شوند؛ غیر ضروری باشند چنان که به تجربه دیده ام که بسیاری از بیمارانی که کاندید این عمل شده بودند؛ با استفاده از روش هایی که در ادامه می آید؛ کاملا درمان شده اند و بسیاری از آنها هم که اقدام به عمل جرّاحی نموده اند؛ بعد از عمل هم شاهد استمرار علایم و عوارض سینوزیت بوده اند.


* ناهنجاری های مادرزادی ناحیه گوش و حلق و بینی: که شایعترین آنها، بدون تردید، بزرگی لوزه هاست که یکی از عوارض آن، سینوزیت است. امّا نکته جالب این است که این مشکل که اغلب منجر به تحمیل یک عمل جرّاحی به کودک می شود؛ با داروهای گیاهی به سادگی درمان می شود که ان شاءالله، شرح آن را به زودی در بخش بیماری های کودکان و نوزادان خواهیم آورد.  


* پولیپ بینی: مشابه موارد فوق، ایجاد انسداد فیزیکی می کند.


* مصرف مشروبات الکلی: مشروبات الکلی باعث تخریب سلول های مخاط سینوس ها و نقص در عملکرد مژکهای آنها می شوند.


* عفونت های دندانی: ریشه دندان های آسیای کوچک و سومین دندان آسیای بزرگ و بعضی مواقع ریشه دندان نیش به داخل سینوس های گونه برآمدگی دارند و عفونت های آنها می تواند به این سینوس منتشر شود. ریشه این دندان ها در داخل لایه نازکی از استخوان قرار گرفته است؛ اما به ندرت پیش می آید که این لایه نازک وجود ندارد و ریشه دندان به طور مستقیم با لایه مخاط سینوس در ارتباط است. توجه به این ارتباط، درک این نکته را راحت می کند که چگونه کشیدن این دندان ها می تواند منجر به ایجاد فیستول در سینوس شود یا آن که عفونت دندان باعث سینوزیت شود.

  

3- عوامل افزایش دهنده ترشّحات مخاطی


* سرماخوردگی مکرّر: سرماخوردگی مکرّر اغلب یا به علت سینوزیت مزمن است یا باعث آن. به هر حال، اگر به هر دلیل، سرماخوردگی زیاد اتفاق بیفتد باعث ایجاد سینوزیت می شود. به نظر می رسد که تقریباً تمامی موارد سرماخوردگی، همراه با درجاتی از سینوزیت حادّ خفیف هستند که اگر درست درمان شود؛ مشکلی پیش نخواهد آمد؛ امّا با توجه به درمان نادرست سرماخوردگی با داروهای شیمیایی؛ حتی یک سرماخوردگی ساده می تواند منجر به ایجاد یک سینوزیت مزمن شود.


* خوردنی های بسیار سرد و تگری!: نوشیدنی های بسیار سرد باعث افزایش بلغم ناحیه سر و صورت می شوند که در صورت تکرار می تواند باعث بروز سینوزیت شود؛ به همین جهت توصیه ما این است که علاوه بر پرهیز از خوردن خوراکی هایی مثل بستنی و ... ، برای سرد کردن آب، هرگز در آن یخ نیاندازید؛ چرا که آبی که با یخ سرد می شود فوق العاده بلغم زاست و علاوه بر ایجاد سینوزیت، می تواند باعث التهاب تارهای صوتی، سستی بدن و ... شود.


* پرخوابی، خواب بین الطّلوعین و خواب درطول روز: هر عاملی که رطوبت بدن را افزایش دهد بالقوّه می تواند ترشحات سینوس ها را نیز زیاد کند. این موارد نیز از این جمله اند. در واقع یکی از علل مهم شیوع سینوزیت در بین مردم، عادت ناپسند دیر خوابیدن و دیر برخاستن از خواب است.


* رطوبت مزاج( دموی ها و به ویژه بلغمی ها): کسانی که به طور ذاتی رطوبت زیادی در بدن خود دارند؛ از استعداد بیشتری برای ابتلا به سینوزیت برخوردارند. در این میان، بلغمی ها که طبعی سرد و رطوبتی دارند به طور ویژه در معرض خطر هستند؛ چرا که اصولاً جنس ترشحات سینوس ها اغلب از جنس بلغم است.


* پرخوری: پرخوری هم یکی از عوامل افزایش رطوبت بدن به خصوص افزایش ترشحات سینوس هاست. بسیاری از کسانی که به هر دلیل اقدام به کم کردن قابل توجه غذای خود می کنند؛ می توانند شاهد تخفیف علایم سینوزیت خود باشند.


* مصرف غذاهای سرد و مرطوب: گفتیم که جنس ترشحات سینوس ها معمولاً بلغمی است و در نتیجه غذاهایی مثل ماست و ... که طبیعتی سرد و رطوبتی دارند می توانند التهاب سینوس ها را زیاد کنند.


* بودن در معرض وزش شدید باد(موتور سواری و ...): وزش باد مستقیم به صورت – حتی اگر باد گرم باشد – در طولانی مدت باعث التهاب و افزایش ترشحات سینوس ها می شود.


* برهنه بودن سر: یکی از خصوصیات مشترک البسه مردان و زنان در تمامی فرهنگ ها و سرزمین ها(حتی در کشورهای اروپایی) پیش بینی پوششی برای سر بوده است که متاسفانه با غلبه فرهنگ سخیف غرب جدید در جهان، این مساله هم کمرنگ شده است. پوشاندن سر که در احادیث شریف حضرات معصومین(علیهم السلام) هم مورد تاکید فراوان قرار گرفته است آثار بهداشتی مهمی دارد که یکی از آنها حفظ حرارت سر و کاهش خطر ابتلا به سینوزیت است. این مساله به ویژه پس از خروج از حمام بسیار بسیار اهمیت پیدا می کند.


* بودن در معرض باد پنکه و به ویژه باد کولر: گفتیم که وزش باد، باعث التهاب سینوس ها می شود؛ در این میان باد کولر که طبعی سرد و رطوبتی دارد دقیقاً در خدمت سینوزیت عمل می کند. کولر یکی از بدترین پدیده های زندگی مدرن است که با افزایش رطوبت و سرمای بدن باعث خستگی، کوفتگی، خواب آلودگی، تنبلی، دردهای عضلانی و استخوانی، پیدایش یا تشدید بیماری های روماتیسمی، افسردگی، سینوزیت و ... می شود.


* آلرژی ها: آلرژی هایی که با علایم سینوزیت خودنمایی می کنند از نظر بنده اصولاً نوعی سینوزیت هستند که در مقاله ای جداگانه اصول درمانی آنها را شرح خواهیم داد.


* استرس: هر استرسی باعث التهاب سینوس ها می شود. بسیاری از کسانی که از سینوزیت مزمن رنج می برند؛ این تجربه ناخوشایند را داشته اند که با وقوع ناراحتی های روحی، سینوزیت آنها نیز تشدید می شود.


* شنا کردن در استخر یا شیرجه رفتن: آب استخرها به دلیل وجود موادی مانند کلر باعث التهاب سینوس ها می شود. شیرجه رفتن هم چون آب را با فشار زیاد وارد بینی و سینوس ها می کند؛ علاوه بر زمینه سازی سینوزیت، خطر بروز التهاب های مغزی را هم به دنبال دارد.


* نگهداری از حیوانات خانگی: این مساله باعث بروز آلرژی و آن هم زمینه ساز ایجاد سینوزیت است.


* یبوست: یبوست هم یکی از دلایل مهم افزایش رطوبت بدن و به دنبال آن تشدید علایم و عوارض سینوزیت است.

 

درمـــــــــان


درمان سینوزیت بر دو پایه اصلی استوار است:


1- باز کردن مجاری سینوس ها: تا ترشحات آنها خود به خود تخلیه شود. این رویکرد مورد پذیرش طبّ جدید نیز هست.


2- کاهش ساخت ترشحات: این رویکرد عملاً در طبّ جدید دنبال نمی شود. دقت کنید که در طبّ جدید با استفاده از آنتی بیوتیک ها و آنتی هیستامین ها ترشحات به طور درجا خشک می شوند و از حرکت و خروج باز می ایستند؛ اما در طبّ قدیم، خشک کردن ترشحات به معنای جلوگیری از تولید بیشتر ماده سینوزیت یعنی بلغم است.

 

نکته: مساله بعدی یعنی تخریب مخاط سینوس ها، با برطرف کردن این دو عامل، به تدریج رو به بهبود می رود.

 

تذکر بسیار مهم1: توصیه اینجانب به همکاران گرامی و عطاران محترم آن است که توجه داشته باشند شیوع سینوزیت بسیار بیشتر از آن است که به نظر می آید. شاید پذیرش این حرف در ابتدای کار خیلی آسان نباشد؛ ولی کم نبوده اند بیمارانی که فقط با شکایاتی مثل خستگی چشم موقع مطالعه، کاهش تمرکز و مانند آن مراجعه کرده و هیچ علامت دیگری هم نداشته اند؛ اما بنده با تشخیص، سینوزیت ایشان را درمان کرده ام و به نتیجه مطلوب رسیده ام.


تذکر بسیار مهم2: اشتباهات تشخیصی در مورد سینوزیت حتی از سوی پزشکان با تجربه بسیار مشاهده می شود. تعداد بیمارانی که با تشخیص آسم، آلرژی، میگرن و ... درمان های بی نتیجه ای را دریافت می کنند؛ ولی در واقع مبتلا به سینوزیت هستند؛ کم نیستند.


تذکر بسیار مهم3: سینوزیت خشک، تقریباً از سوی هیچ کس جدّی گرفته نمی شود. بینی به طور طبیعی باید دارای ترشحاتی باشد. اگر بیماری از این شکایت داشت که بینی خشک و فاقد ترشحی دارد یا آنکه به ندرت عطسه می کند؛ حتماً او را به عنوان یک بیمار سینوزیتی درمان کنید و نتیجه درمان را در بهبود بسیاری از بیماری های دیگر وی به تماشا بنشینید.


تذکر بسیار مهم4: افزایش ترشحات سینوس ها هم مثل زکام، یک واکنش دفاعی بدن است که از این طریق می کوشد مواد زاید و دفعی را از خود دور کند. جلوگیری غیر منطقی از خروج این مواد می تواند باعث بروز بیماری های گوناگونی شود؛ لذا چنانکه گفتیم نه در سرماخوردگی و نه در سینوزیت به دنبال خشک کردن ظاهری ترشحات نباشید؛ حتی در سرماخوردگی مطلوب این است که اگر بیمار ترشّحی از بینی ندارد؛ با اقداماتی مانند بخور دادن باعث خروج ترشحات سینوس ها شوید. این اقدام ساده بهبودی فوق العاده سریع و واضح بیمار را در پی دارد.  

 

نکته: در طبّ سنّتی، معادل واژه سینوس، خیشوم است؛ اما معادل واژه سینوزیت، «نزله» است. در واقع در طبّ قدیم ایران، اگر ترشحات غیر معمول از راه بینی خارج شوند به آن «زکام» اطلاق می شود و اگر به پشت حلق بریزند؛ «نزله» نام می گیرند.

 

نسخه ها و راهکارهای عملی درمانی

 

1- مهم ترین عامل در درمان سینوزیت و هر بیماری دیگری، برطرف کردن عوامل سبب ساز است.


2- بخورها: بخور همان طور که از نامش پیداست، رساندن بخار محلول دارو در آب به ناحیه مورد نظر است. بخور دادن از روش های مهم درمانی در سینوزیت است؛ تا آنجا که بسیاری از سینوزیت ها با انجام این روش به تنهایی درمان می شوند. به همین ترتیب، در هر سرماخوردگی یا آنفولانزایی هم، اگر حتّی هیچ دارویی در دسترس شما نبود؛ با آب خالی بخور دهید.


- روش اثر بخور: عمل اصلی بخور، باز کردن مجاری سینوس ها و شل کردن ترشحات آنها و در نتیجه تسهیل خروج آنهاست؛ اگر چه بسیاری از داروهای مورد استفاده در بخور، اثر خوبی در کاهش میزان تولید موضعی ترشّحات هم دارند.


 - روشهای انجام بخور: بخور به چند شیوه قابل انجام است:


1- مقداری آب را به همراه ماده بخور در ظرف مناسبی ریخته روی شعله کم گاز قرار دهید تا جوش بیاید. در این حال با فاصله مناسبی سر را روی بخار متصاعد شده بگیرید و از آن استنشاق هم بکنید. این کار را حداقل ده دقیقه انجام دهید تا کاملاً عرق کنید.


2- در مواردی که تمایل ندارید روی شعله مستقیم بخور دهید پس از اینکه مایع بخور کاملاً جوش آمد آن را روی زمین گذاشته و روی سر خود را با ملافه ای پوشانده سر را روی کاسه بخور بگیرید. اگر چه شخصاً روش اول را بیشتر می پسندم.


3- این روش اگر چه قدیمی شده است؛ اما بسیار موثر و قوی است. در این روش، چند قطعه سنگ یا آجر را کاملاً داغ کرده داخل کاسه محتوی محلول بخور می اندازید تا بخار از آن متصاعد شود. روش دیگر آن است که محلول یا ماده بخور را کم کم روی سنگ یا آجر داغ بریزید. البته توجه داشته باشید که سنگ ها، اغلب طاقت تغییرات دمایی زیاد را ندارند و ممکن است در این روش شکسته و قطعات جدا شده آنها به اطراف پرتاب شود؛ لذا توصیه می کنم برای این کار از آجر استفاده کنید.


4- در صورتی که تمایل دارید از دستگاه بخور برای بخور دادن استفاده کنید باید داروی مورد نظر را در آب، جوشانده عصاره صاف شده آن را داخل دستگاه بریزید.


تذکّر مهم:  پس از هر بخور، سر و صورت خود را با یک پارچه نخی ببندید و مواظب باشید تا خشک شدن کامل سر و صورت، هرگز در معرض باد کولر، پنکه یا هوای آزاد قرار نگیرد؛ وگرنه اثر معکوس حاصل خواهد شد.


- موادی که می توانید در مایع بخور استفاده کنید:


- بابونه(شیرازی یا گاوچشم)؛ تخم گشنیز( بهتر است آسیاب یا نیم کوب شود)؛ برگ اوکالیپتوس(تازه یا خشک فرقی نمی کند؛ فقط کمی خرد شود)؛ آویشن؛ اسطوخدوس؛ کاه و ....

همچنین می توانید از مخلوط 2 یا چند ماده از مواد فوق استفاده نمایید.


-  سرکه: می توان3-2 قاشق غذاخوری سرکه( که بهتر است خانگی باشد)را به تمام محلول های بخور اضافه کرد. سرکه با بوی تند و تیز خود مجاری سینوس ها را باز می کند و زمینه را برای نفوذ بهتر سایر داروها فراهم می کند. بخور سرکه به تنهایی (مخلوط با کمی آب) هم اثرات مفیدی دارد. 


- ماست: چنان که گفتیم، یک آجر را روی شعله گاز قرار دهید تا کاملاً داغ شود و سپس چند قاشق ماست روی آن بریزید. بخور ماست یکی از بهترین بخورها برای باز کردن سینوس هاست.

 

3- چکاندن دارو در بینی: بسیاری از روغن ها، با نفوذ به داخل سینوس ها، مجاری آنها را باز می کنند؛ ترشحات را نرم و قابل خروج می کنند؛ با طبع گرم خود، تولید ترشحات را کم می کنند؛ سلول های مرده و ناسالم را از بافت سینوس ها جدا می کنند و زمینه را برای ترمیم مخاط سینوس ها فراهم می کنند. از جمله این روغن ها می توان به روغن سیاهدانه، کنجد و زیتون اشاره کرد. در این بین، روغن سیاهدانه بسیار قوی است؛ اما سوزش نسبتاً شدیدی هم ایجاد می کند که اگر فرد آن را تحمّل کند به نتیجه دلخواه خود خواهد رسید.


برای استفاده از این روغن ها می توانید آنها را در یک قطره چکان ریخته به شرح ذیل عمل کنید:


1-  قبل ازمصرف، بهتر است ظرف روغن را به خوبی تکان بدهید.


2- شب اوّل، یک؛ شب دوّم، دو و شب سوّم، سه قطره در هر طرف بینی بریزید.


3- از شب سوّم به بعد، مصرف سه قطره در هر طرف را ادامه دهید تا هنگامی که ترشّحات سینوس ها کاملاً قطع شوند.


4- برای جلوگیری از ورود قطره به گلو، به پشت بخوابید؛ یک بالش زیر شانه های خود قرار داده؛ سر را کاملاً به عقب خم کنید و سپس قطره را داخل بینی بریزید؛ 4-3 دقیقه در این حالت بخوابید و در عین حال، چند بار آب بینی خود را بالا بکشید تا دارو وارد سینوس هایتان شود.


5-  به هنگام سردی هوا، سرماخوردگی و یا دیگر موارد افزایش ترشّحات سینوس ها، مصرف قطره را افزایش دهید و پس از رفع مشکل، مجدّداً آن را کاهش دهید.


6- سوزش مخاط بینی وسینوس ها، سوزش پشت چشم، اشکریزش، سردرد و حتّی چند قطره خونریزی از بینی، به هنگام استفاده از این داروها طبیعی است؛ اگرتحمّل این سوزش را ندارید؛ بهتر است بین ریختن قطره ها، یک ساعت فاصله بیندازید.


7- در اوایل مصرف دارو، ممکن است ترشّحات سینوس ها، افزایش پیدا کند که این امر، طبیعی و به علّت باز شدن مجرای سینوس ها و خروج ترشّحات انباشته درآنها، می باشد.


8- مصرف این روغن ها عارضه خاصّی ایجاد نمی کند ولی ممکن است در اوایل مصرف، به علّت ریزش ترشّحات سینوس ها به حلق، حالت هایی شبیه سرماخوردگی پدید آید؛ لذا بهتر است در این مواقع از داروهای مناسب مـانند چهار تخم، چهار گل و مانند آنها استفاده نمود.


 9- مصرف این داروها، معمولا سینوزیت را کاملا درمان می کند ولذا پس از آن، می توان مصرف آنها را به طور کامل قطع کرد. دراین حال، مصرف قطره فقط به هنگام سرماخوردگی و یا موارد مشابه، توصیه می شود.


10- در سینوزیت های بسیار شدید و مزمن که مصرف دراز مدّت دارو لازم است؛ به ازای هر دو هفته مصرف دارو، یک هفته استراحت داده مجدّدا مصرف قطره را شروع کنید.


- پیشنهاد مهندس خدادادی: مقداری عسل را در عرق نعناع حل کنید و از آن به عنوان قطره بینی استفاده کنید. این قطره برای سینوزیت های خفیف، سینوزیت های حاد همراه با سرماخوردگی و یا در کسانی که تحمّل سوزش روغن ها را ندارند داروی مناسبی است؛ اما به هر حال قدرت نفوذ آن در سینوس های پر از چرک، محدود است.

 

4- چکاندن روغن در چشم: برای این کار هر روز 5-3 قطره روغن زیتون تصفیه نشده را داخل هر چشم بچکانید. این کار با افزایش میزان اشک باعث شستشوی سینوس ها خواهد شد. این روش غیر معمول، سوزش نسبتاً زیادی دارد و در حالت عادی انجام آن توصیه نمی شود.


5- انفیه های طبّی(جهت ایجاد عطسه): عطسه، سینوس ها را باز می کند و ترشحات آنها را تخلیه می کند. از داروهای مختلفی می توان برای ایجاد عطسه استفاده کرد. از ساده ترین راه ها جهت ایجاد عطسه، استنشاق مقدار بسیار کمی فلفل سیاه است. یک دستور ساده جهت تهیه انفیه طبّی مناسب آن است که یک قسمت کُندش را با 4 قسمت تخم گشنیز و 4 قسمت بنفشه، کاملا آسیاب کرده استفاده کنید.


تذکّر مهمّ: استفاده از انفیه یا «عطسه درمانی»، بر خلاف ظاهر آن، کاری است بسیار دقیق و دارای ظرایف علمی که باید با رعایت مقدماتی انجام شود؛ لذا اکیداً توصیه می کنم که جز با مشورت با پزشک مجرّب در این زمینه، از این کار خودداری کنید.


6- ضماد ها: ضمادها اکثراً با ایجاد گرمای موضعی، میزان ترشحات را کم و خروج آنها را آسان می کنند.


- بهترین ضمادی که در این زمینه تجربه کرده ام ضماد دارچین است؛ به این ترتیب که مقداری دارچین آسیاب شده را با کمی گلاب یا آب به حالت خمیری نسبتاً شل در آورده روی پوست صورت در محل سینوس ها(بالای ابروها و روی گونه ها) بمالید. مدت زمان ماندن این ضماد بسته به افراد مختلف متفاوت است. برخی به فاصله چند ثانیه یا چند دقیقه دچار سوزش پوست می شوند که باید ضماد را پاک کرد؛ اما به همین اندازه هم از نتایج آن بهره مند می شوند. در سایر افراد بهتر است ضماد 15-10 دقیقه روی پوست بماند.


استفاده از زنجبیل یا مخلوط زنجبیل و دارچین هم شیوه مناسبی است.


تذکر مهم: در طول سالیان گذشته، تنها یک بیمار داشته ام که به این ضماد حساسیت نشان داده؛ با گذاشتن آن دچار تیرگی پوست شد. این مساله اگر چه ظاهراً بسیار نادر است؛ اما به هر حال بهتر است ابتدا ضماد دارچین را روی پوست پشت بازوی خود امتحان کنید.


- ضماد دیگر ضماد خاکشی است که به تجربه دیده شده است که باعث کاهش درد سینوزیت می شود؛ اما در مورد میزان اثربخشی آن در درمان سینوزیت، تجربه زیادی ندارم.


7- مالیدنی ها: داروهای مالیدنی نیز با ساز و کاری مشابه ضمادها اثر می کنند. روش هم این است که روزی یک یا دو بار داروها را روی سینوس ها(بالای ابروها و روی گونه ها) ماساژ دهید. در مورد داروهای روغنی، ماساژ را تا وقتی که دارو جذب پوست شود ادامه دهید. بهترین دارو از این دسته؛ روغن زیتون تصفیه نشده است. سایر روغن ها مثل روغن سیاهدانه، بادام تلخ، هسته قیسی و کنجد هم قابل استفاده اند. ماساژ روغن روی سینوس ها به ویژه در بیمارانی که حساسیت زیادی به سرما یا باد سرد و گرم دارند؛ بسیار موثر است. از دیگر داروهای این گروه می توان به سرکه، اسانس نعناع، روغن سداب، روغن مرزنجوش و ... اشاره کرد.


8- داروهای استشمامی: بعضی بوها باعث باز شدن مجاری سینوس ها می شوند. از این دسته می توان به این موارد اشاره کرد:


1- کافور: که طبع خنکی دارد و استشمام آن برای درمان سینوزیت های گرم مفید است.


2- اسانس نعناع: به ویژه برای درمان سینوزیت های خردسالان مفید است. یک راه ساده آن است که 2-1 قطره از این اسانس را به هنگام خواب روی بالش یا لباس کودک بچکانید به نحوی که بوی آن کاملاً استشمام شود.


3- ویکس: ماساژ کمی ویکس روی پل بینی باعث باز شدن سینوس ها می شود؛ اگر چه استفاده طولانی آن تجویز نمی شود. ویکس علاوه بر اثر موضعی در از بین بردن احتقان بینی، با بوی خود، سینوس ها را باز می کند که البته این اثر تا حدّ زیادی مرهون کافور و اوکالیپتوس به کار رفته در آن می باشد. راه بهتر برای استفاده از ویکس آن است که آن را با کمی روغن زیتون مخلوط کنید و هرشب روی سینوس ها(بالای ابروه و روی گونه ها) به خوبی ماساژ دهید.


 9- حجامت یا زالواندازی سر و سینوس ها: یکی از بهترین و قاطع ترین راه های درمان سینوزیت، حجامت سر یا سینوس ها و زالواندازی روی سینوس هاست. با مراجعه به افراد مجرّب در این زمینه، از فواید این اقدامات سودمند بهره ببرید. بسته به شدت سینوزیت، می توان این کارها را 3-2 بار به فواصل 30-20 روزه تکرار کرد.


10- بادکش سینوس ها: بادکش سینوس ها علاوه بر اثر درمانی روی سینوزیت(با ایجاد گرمای موضعی، باز کردن مجاری سینوس ها و کاهش تولید ترشحات) اثر تسکینی مناسبی نیز به ویژه در سر دردهای ناشی از سینوزیت های حاد دارد. البته دقت کنید که بادکش باید به صورت منقطع یا متناوب انجام شود تا جای آن روی پوست نماند. این کار احتیاج به دستگاه ساکشن برقی دارد و لذا بهتر است در مطب انجام شود.


11- تدخین(دود دادن): تدخین یا دود دادن از راه های مناسب درمان سینوزیت است. یکی از بهترین داروها برای این کار«عنبرنسارا» است. عنبرنسارا، در واقع پشگل الاغ ماده است. می دانم که خیلی از شما با خواندن این عبارت، اخم کرده اید یا یک «اَه» غلیظ بر زبان جاری ساخته اید؛ اما باید بدانید که این دارو نه تنها غیر بهداشتی نیست؛ بلکه می توان از آن برای درمان بیماری های بسیاری استفاده کرد. دود دادن و استنشاق دود عنبرنسارا سینوزیت را به خوبی کنترل می کند. برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله «عنبرنسارا، پشگل پرخاصیت» مراجعه کنید.


داروی مناسب دیگر کندر است. به اندازه یکی دو نخود کندر معمولی یا دودی را در اسفند دودکن ریخته روی حرارت کم گاز گذاشته از دود آن استنشاق کنید.


12- داروهای خوراکی کاهنده التهاب و رطوبت سر: بسیاری از داروها هستند که در صورت مصرف خوراکی، با اثر ضدّ بلغمی خود، علاوه بر کاهش التهاب و عفونت سینوس ها، ترشحات آنها را نیز واضحاً کم می کنند. از جمله این داروها می توان به بابونه، مرزنجوش، آویشن، پونه، نعناع و ... اشاره کرد که به صورت دم کرده، جوشانده یا عرقیات قابل استفاده هستند.   

                 

تذکّر مجدّد: در اسلام و طبّ سنّتی ایران، باز کردن مجرای خروجی سینوس ها و شستشوی آنها از توصیه های بهداشتی است که باید مانند مسواک زدن، به طور منظّم به آنها پرداخته شود؛ به این معنی که افراد سالم، همان طور که مرتّب مسواک می زنند؛ باید مرتّبا هم اقداماتی برای تمیز شدن سینوس های خود انجام دهند چرا که همان طور که گفتیم، با توجّه به وظیفه سینوس ها یعنی پاکسازی ناحیه سر و گردن از موادّ دفعی، همیشه احتمال بروز عفونت یا بسته شدن آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، همان طور که مثلا کارکرد صحیح روده ها برای سلامتی ضروری است؛ کارکرد صحیح سینوس ها هم ضروری است و همان طور که اسهال یا یبوست برای ما مشکل ساز است؛ افزایش ترشّحات(اسهال سینوسی!) یا احتباس آنها(یبوست سینوسی!) هم مخلّ سلامتی و آسایش است.


عود سینوزیت


برخی می پرسند چرا مدّتی پس از بهبودی، بیماری سینوزیت آنها عود می کند؟ پاسخ این سوال با توجّه به توضیحات فوق ساده است. فرض کنید شما در خیابان تصادف می کنید و پایتان می شکند! متخصّص محترم، پایتان را گچ می گیرد و پس از مدّتی آن را باز می کند و شما می شوید همان آدم سالم قبلی. حالا اگر دوباره بروید و در خیابان تصادف کنید و پایتان بشکند؛ به پزشک خود می گویید که«شکستگی پایم عود کرده است»؟ منظورم این است که عوامل زیادی باعث به وجود آمدن سینوزیت می شوند؛ بنابراین پس از بهبودی، اگر شرایط زندگی خود را تغییر ندهید؛ دچار سینوزیت جدیدی خواهید شد  نه این که سینوزیت قبلی شما عود کند. بنابراین باز هم تاکید می کنیم که تغییر روش زندگی و رعایت نکات بهداشتی گفته شده در این مقاله، پایه اصلی درمان است.

 

مدیریت درمان


سینوزیت بیماری است که تا کنون، طبّ جدید، درمان قاطعی برای آن پیدا نکرده است؛ اما با به کار بستن روش های ساده ای که ذکر شد؛ تا کنون تقریباً هیچ بیمار سینوزیتی درمان نشده ای نداشته ام. بنابراین به جای آن که خود را درگیر درمان های طولانی، پرخرج و کم فایده طبّ جدید نمایید – که گاه کار را به جرّاحی و یا روش های نوظهوری مثل ساینوپلاستی می کشانند – با همین دستورهای ساده نسبت به درمان خود اقدام کنید. توصیه بنده در گزینش روش های درمانی فوق به این شرح است:


1- بند 1(بخور) و بند 12(داروهای خوراکی) برای همه بیماران.


2- بند 2(ریختن دارو داخل بینی) برای سینوزیت های شدیدتر و افرادی که طاقت بیشتری دارند.  


3- بند 8(حجامت یا زالواندازی) برای بیماران مقاوم به درمان.


سایر موارد هم بسته به امکانات و علایق فرد قابل استفاده است.


منبع : طب شیعه


مدیر سایت بازدید : 123 سه شنبه 21 شهریور 1396 نظرات (0)


چرا برخی از پسران ریش در نمی آورند؟
گاهی در برخی از پسران موهای کرکی صورت تبدیل به موهای نهایی نمی‌شود. بعد از بررسی غدد اولین مسئله ای که برای کم مویی پسران مطرح است مشکل ارثی است.
ترشح هورمون تستوسترون به هنگام بلوغ در پسران که معمولا در سن 13 تا 17 سالگی اتفاق می افتد، موهای کرکی را در نواحی خاصی که گیرنده تستوسترون دارند به موهای نهایی تبدیل می‌کند. این نواحی خاص شامل ریش، سبیل، قسمت های جلوی سینه، کتف‌ها و تنه می شود که به محض بلوغ، این موها از حالت کرکی تبدیل به موهای نهایی می‌شوند، یعنی موهایی هستند که دوره رشد طولانی داشته و حدود یک سانتیمتر در ماه می‌توانند رشد کنند.
گاهی در برخی از پسران موهای کرکی تبدیل به موهای نهایی نمی‌شوند که این مشکل یا به این دلیل است که وی هنوز بالغ نشده است و مشکل هورمونی دارد و اگر رشد موها تا 17 یا 18 سالگی به تاخیر افتد، والدین بایستی فرزند خود را به نزد پزشک متخصص غدد ببرند.
گاهی مشخص می‌شود که فرد بالغ شده است و دیگر آثار بلوغ همچون رشد عضلات بدن، افزایش میل جنسی، دو رگه شدن صدا را دارد و این سوال پیش می آید که چرا موهای نواحی خاص بدن فرد رشد نکرده است. بعد از بررسی غدد، اولین مسئله‌ای که مطرح است مسئله نژادی و ارثی است.
برخی از نژادها مثل نژادهای زرد و آسیای میانه این کم مویی را دارند و طبیعی است.
برخی هم به صورت وراثتی در جاهایی از نواحی بدن دچار کم مویی هستند.

گاهی هر سه ی این عوامل رد شده و مشخص می شود که مشکل کم مویی به عنوان صفت پیشینه یا بدون علت است.
برای رشد کردن مو در این افراد، تجویز محلول های موضعی مثل ماینوکسیدیل ممکن است در موارد محدودی موثر واقع شود و به رشد موهای کرکی و تبدیل به موهای نهایی کمک کند.
درمان‌های جراحی برای کاشت ریش و سبیل امکان پذیر است، اما کاملا طبیعی نیست و به دلیل این که صورت در معرض دید مستقیم است فرد بایستی واقعا از نظر روحی طالب این جراحی باشد و تا جایی که امکان دارد اگر از این کار پرهیز شود بهتر است.
از دو روش جراحی FIT و FUE برای کاشت سبیل و ریش در فرد استفاده می‌شود. در روش FIT یک مو را از پشت سر برداشته و پس از تقسیم کردن، مو را به صورت تک تک درآورده و سپس در داخل پوست کار گذاشته می شود، اما در روش FUE موها به صورت تک تک از پشت سر برداشته و تک تک هم کاشته می شوند.
کاشت مو بایستی توسط متخصص پوست و مو، متخصص جراحی پلاستیک و متخصص گوش و حلق و بینی انجام گیرد و این کار بایستی حتما در اتاق عمل و با شرایط مناسب صورت گیرد.
عمل کاشت موی صورت در واقع نه تنها عملی برای بازیابی موهای صورت در ناحیه ریش و سبیل است، بلکه برای ایجاد موهایی ضخیم تر در ناحیه گونه و یا نواحی دچار اسکار (جای زخم) سوختگی یا آکنه می باشد.



مشکلات و بیماری های موثر در کاهش ریش:
عدم وجود موی صورت می تواند مادرزادی، یا به علت الکترولیز و یا لیزر موی زائد و یا حتی ضربه و جراحت ناشی از سوختگی یا انواع حوادث باشد.
از طرفی بسیاری از مشکلات و بیماری های سیستمیک مثل مشکلات هورمونی یا بیماری هایی نظیر آلوپسی آره‌آتا (طاسی منطقه ای) و یا بیماری تریکوتیلومانیا (کندن ریش و سبیل به دلیل بیماری روانی مثل وسواس و یا عادت به کندن آن) می تواند منجر به کاهش میزان ریش و سبیل و یا از بین رفتن بخشی از آن شود.
اشعه درمانی، شیمی درمانی و برداشت تومور در ناحیه ریش و سبیل یا جراحی از علل دیگر از بین رفتن ریش است.
با توجه به علل متفاوت این مشکل، مشاوره قبل از هر گونه اقدام درمانی می تواند در انتخاب روش درمانی به پزشک کمک کند.
در صورت وجود تریکوتیلومانا، کاشت ریش و سبیل فایده ای نداشته و بایستی فرد ابتدا به روانپزشک مراجعه کند.
همچنین کاشت ریش و سبیل در بیماری آلوپسی آره آتا که در آن دایره های کوچک و بزرگ در منطقه ریش و سبیل کاملا خالی از مو می شوند، فایده ای نداشته و انجام آن در این بیماری ممنوع می باشد.

مدیر سایت بازدید : 82 شنبه 21 مرداد 1396 نظرات (0)


یکی از مشکلات پسران نوجوان و جوان، البته گروهی از آنها، رشد نکردن موهای صورت است اما این مسئله در بیشتر موارد فقط با گذشت زمان حل می‌شود و نشان‌دهنده مشکل خاصی نیست.
این گروه از جوانان و نوجوانان با خواندن این مطلب می‌توانند نکته‌ های زیادی یاد بگیرند.


اصلاح کردن پرشمار فایده دارد؟
یکی از دوستان من خیلی دوست داشت که صورتش به اندازه کافی و حتی بیشتر از حد معمول، مو داشته باشد، برای همین از سن خیلی پایین، از ۱۳ سالگی شروع به اصلاح‌کردن صورتش کرد، به این امید که اصلاح مرتب صورتش باعث رشد بیشتر موهای صورت شود اما او هیچ نتیجه‌ای نگرفت و حتی گاهی فکر می‌کرد که نتیجه عکس گرفته است.
واقعیت این است که این فقط یک تصور عمومی است که مطالعات علمی آن را تایید نکرده است.
به جای این کار می‌توانید از چند شیوه بهتر که مبنای علمی دارند، استفاده کنید.
در زیر می‌توانید درباره این شیوه‌ها مطالبی بخوانید:


1-هفته ایی دوبار شست وشوی صورت با شامپوی ضد شوره
اگر موهای صورت ‌تان خیلی کم رشد می‌کند، نگران نشوید. باید مراقب همان موهای کوچک و کم‌ هم باشید.
به طور منظم صورت‌ تان را تمیز کنید، بشویید و نگذارید که ذرات گرد و غبار و سلول‌ های مرده روی پوست‌ تان بنشینند و به موهای صورت‌ تان صدمه برساند.
آلودگی و گرد و غبار می‌توانند ریشه‌ های موهای صورت شما را نابود کنند. ممکن است در ناحیه رویش موهای صورت ‌تان دچار جوش و حساسیت شوید، به این دلیل برای شستن صورت‌ تان از شامپوهای مخصوص ضدشوره استفاده کنید.
این کار را دو بار در هفته انجام دهید. در ضمن می‌توانید از مخلوط پوست لیمو و آبلیمو برای تمیزکردن صورت خود استفاده کنید.



2-ماساژ با روغن اکالیپتوس
اگر کرم شست ‌و شو یا مواد مخصوص ماساژ صورت را روی پوست صورت ‌تان به آرامی ماساژ دهید، به خصوص روی گونه‌ها، می‌توانید شاهد تاثیر ماساژ روی رشد موهای صورت ‌تان باشید؛ البته شاید این تاثیر خیلی زیاد نباشد اما سرانجام می‌تواند به افزایش موهای صورت شما کمک کند ولی حواستان باشد که ماساژ شدید پوست صورت می‌تواند بر رشد موهای صورت تاثیر عکس بگذارد.
ماساژ صورت با روغن اکالیپتوس هم یکی از راه‌هایی است که می‌تواند به رشد موهای صورت شما کمک کند.



3-چرا باید زرده تخم مرغ بخورید
ویتامین۷ B یا بیوتین برای رشد موهای صورت مؤثر است. شاید در دسترس‌‌ترین منبع بیوتین زرده تخم‌ مرغ است اما یک نکته جالب این است که اگر سفیده تخم‌ مرغ را هم همراه با زرده آن بخورید از تاثیرگذاری این ویتامین در بدنتان کاسته خواهد شد و برای همین باید پسران جوان فقط زرده تخم ‌مرغ را بخورند.
یک منبع دیگر بیوتین هم بادام‌زمینی است. البته می‌توانید بیوتین را به صورت قرص و مکمل و مثلا ویتامین‌ های ب‌کمپلکس هم تهیه کنید. اما یادتان باشد که مصرف بیوتین به صورت موضعی هیچ فایده‌ای ندارد و برای همین نباید زرده تخم‌ مرغ را به صورت مالید.
اگر بپرسید که ماینوکسیدیل بهتر است یا بیوتین، به شما خواهیم گفت که ماینوکسیدیل مؤثرتر است اما باید گفت که امکان بروز عوارض جانبی هم با استفاده از ماینوکسیدیل بیشتر از بیوتین است اما بیوتین کمتر اثرگذار است ولی عوارض جانبی بسیار کمی هم دارد.
حالا تصمیم‌ گرفتن با شماست. اگر مصرف ماینوکسیدیل باعث بروز عوارض ناخواسته شد، باید سریع مصرف آن را قطع کنید اما درباره بیوتین لازم نیست اینگونه رفتار کنید.



4-داروی ضدریزش مو، روی صورت شما
داروی ماینوکسیدیل یا روگاین داروی مشهوری در جهان است. از این دارو سال‌هاست که برای درمان ریزش مو و افزایش رشد مو در نواحی کم شده استفاده می‌شود.
این دارو، دارویی است که نیاز به تجویز پزشک ندارد و می‌توانید آن را به ‌راحتی به شکل پماد، شامپو یا محلول استفاده کنید.
شما می‌توانید برای رویش موهای صورت ‌تان از شکل موضعی مینوکسیدیل استفاده کنید. این محلول را روی صورت‌ تان بمالید و برای چند ساعت آن را نشویید.
بعد از مدتی استفاده احتمالا رشد موهای صورت ‌تان افزایش پیدا می‌کند. داروی ماینوکسیدیل عوارض جانبی هم دارد، یکی از شایع‌ترین و اصلی‌ترین عوارض، سوزش و درد چشم است.

مدیر سایت بازدید : 136 شنبه 03 تیر 1396 نظرات (0)

آب و هوا می تواند بر سلامت و ویژگی های جسمانی فرد تاثیرگذار باشد. به طور کلی هوای معتدل در صورتی برای فرد مفید است که مزاج بدنش معتدل باشد. برای بدن بیمار هوایی مناسب است که ضد مزاج بیماری فرد را داشته باشد.


در متن زیر به برخی از آثار آب و هواهای مختلف بر سلامتی افراد از نظر طب سنتی اشاره می کنیم.
- هوای گرم: هوای گرم باعث لاغر و زرد شدن صورت و سوختن خلط ها در بدن می شود. منافذ بدن را باز می کند، لذا باعث افزایش تعریق و در نتیجه کاهش ادرار می شود. به سبب این ویژگی ها تمامی قوای فرد را تضعیف می کند، تشنگی فرد را بیشتر می کند و میل به غذا را کاهش می دهد.
در کل هوای گرم برای هیچ بدن سالمی منفعت ندارد، ولی در افرادی که به بیماری های ناشی از مزاج سرد مثل لقوه، قلنج و تشنج مبتلا هستند، مفید واقع می شود.
- هوای سرد: در مقایسه با هوای گرم، هوای سرد برای حفظ سلامتی افراد سالم مفیدتر است، چرا که بدن را استوار می کند و منافذ بدن را می بندد، لذا حرارت را در بدن حفظ می کند، غذا بهتر هضم می شود و میل فرد به غذا بیشتر شده و بیماری های گرم بهبود می یابند. در هوای سرد رطوبت ها به عرق تبدیل نمی شوند، پس در بدن تجمع می یابند. ادرار بیشتر شده و اجابت مزاج کمتر می شود.
- هوای مرطوب: رطوبت را در بدن نگه می دارد و برای افراد لاغر و خشک مزاج مفید است. به علاوه پوست را نرم و روشن می کند.


توصیه های طب سنتی برای فصول مختلف سال


بهار
تعریف منجمان و طبیبان طب سنتی از فصل بهار متفاوت است. از نظر این طبیبان فصل بهار نزدیک به 50 روز (کمتر از دو ماه) است و در واقع برهه ای از سال است که مردم کشورهای معتدل نیازمند پوشیدن لباس گرم به علت سردی هوا و یا خنک کردن هوا به علت گرمی آن نباشند.
هوای گرم و خشک تابستان باعث از بین رفتن آب بدن و باعث افزایش امراض گرم و خشک مثل تب می شود
این زمان ابتدای سبزی و خرمی زمین است و گیاهان و گل ها با شروع این فصل رشد می کنند. حیوانات و انسان ها به علت فرا رسیدن هوای معتدل، به شادی و سرور می پردازند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
طبق نظر حکیمان طب سنتی در فصل زمستان خلط ها در بدن منجمد شده و تجمع می یابند. با آغاز گرما در فصل بهار، این مواد جریان یافته و به عروق و اعضای مختلف می ریزند. این حرکت می تواند موجب برخی از بیماری ها شود. به همین دلیل روش های گوناگونی برای پاک کردن بدن از این مواد توصیه شده است، مانند:
الف) فصد یا رگ زدن (باز کردن منفذی کوچک در دیواره رگ به وسیله نیشتر که باعث خروج اخلاط فاسد همراه با خون می شود). بهار مناسب ترین فصل جهت فصد است.
ب) قی کردن
ج) ایجاد اسهال


2- تغذیه
الف) همان طور که ذکر شد در فصل زمستان خلط ها در بدن جمع شده اند، پس در بهار بدن ما به غذای کمتری نیاز دارد. از سوی دیگر دستگاه گوارش در بهار گرم می شود و قوه هاضمه قوی می گردد. پس نباید خالی بماند. بنابراین توصیه می شود در این فصل بیشتر از غذاهای «مُزَوره» استفاده کنیم که ارزش غذایی کمی دارند.
ب) در بهار باید از خوردنی ها و آشامیدنی های گرم و تر، فعالیت بدنی و استحمام بیش از حد اجتناب کنیم، چون مزاج بهار «گرم و تر» است و این اقدامات نیز بدن را گرم و تر می کنند و می توانند باعث بیماری های گرم و تر شوند.
ج) باید از خوردن غذاهای شور، تلخ، تند و یا حاوی گوشت زیاد پرهیز کرد و از شربت های خنک مثل شربت غوره، انار و سکنجبین بیشتر استفاده کرد.


3- فعالیت بدنی
فعالیت بدنی باید در حد متوسط باشد. اگر ورزش و فعالیت سنگین انجام دهیم، گرمای زیادی در بدن تولید می شود که موجب حرکت خلط های فوق الذکر در بدن می گردد. به علاوه فعالیت بدنی کم نیز فایده ای برای بدن ندارد.


4- لباس
در کشورهایی که بهار در آن کمی سرد است، لباس پنبه ای مناسب است. اما در کشورهایی مثل هند که بهار کمی گرم است، بهترین لباس پوست سنجاب است. کرباس نرم نیز توصیه شده است.

تابستان
هرچند منجمین تابستان را از شروع تیر تا پایان شهریور می دانند، اما از نظر طب سنتی ایران، تابستان مدتی از سال است که در آن هوا گرم است و مردم محتاج به خنک کردن خود هستند.
تابستان مزاجی گرم و خشک دارد، البته این توصیف تنها در کشورهایی مثل ایران و عربستان صحت دارد که در تابستان باران نمی بارد، ولی در هندوستان و نواحی ساحلی تابستان گرم و تر است.
هوای گرم و خشک تابستان باعث از بین رفتن آب بدن و باعث افزایش امراض گرم و خشک مثل تب می شود، به ویژه اگر فرد جوان باشد. مزاج جوانان گرم و خشک است و اگر فعالیت بیش از حد داشته باشند، آب بدنشان از بین می رود. همچنین منطقه گرم و خشک احتمال ابتلا به این دسته از بیماری ها را افزایش می دهد.
در پاییز باید از استحمام با آب سرد خودداری شود، چرا که آب سرد مسدودکننده منافذ بدن است و در نتیجه مواد زاید تبخیر نمی شوند و در بدن تجمع یافته، باعث بیماری های مثل سرماخوردگی می شود
البته گرم و خشک بودن هوا در افراد مسن که مزاجی سردتر دارند، باعث کاهش مشکلات می شود. به خصوص امراض سردتر مثل بیماری های روماتیسمی و انواع ورم ها در تابستان کمتر رخ می دهند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
الف) اگر فرد می تواند به راحتی قی کند، مکرر قی کند، چون در تابستان حرارت غالب است و حرارت تمایل به سطح دارد، حرارت در عمق بدن کم می شود، پس قوه هاضمه تضعیف می شود. در نتیجه خارج کردن خلط های باقیمانده ضروری است.
ب) اگر قی میسر نباشد، می توان از ملین هایی مثل آب میوه ها استفاده کرد.
ج) حتی المقدور فصد صورت نگیرد و اگر لازم شد، در حد اعتدال باشد.


2- تغذیه
در تابستان کمتر بخورید و بیاشامید. غذاها و آشامیدنی ها در تابستان باید خنک باشند و همان طور که ذکر شد، قوه هاضمه در این فصل تضعیف می شود، پس باید از غذاهایی استفاده کرد که راحت هضم می شوند.
مصرف این میوه ها و شربت ها در تابستان توصیه شده است: میوه هایی مثل گیلاس، آلو و آلوچه، خیار، خربزه، هندوانه، شیرخشت، هلیله زرد، شربت ریواس، آب عشقه، آب میوه ها، سکنجبین و شربت لیمو.


3- فعالیت بدنی
الف) وزش باعث افزایش گرما و کاهش آب بدن می شود، پس باید کمتر ورزش کرد و وقت بیشتری را به استراحت در هوای خنک و کنار آب روان اختصاص داد.
ب) در فصل تابستان رفتن به مناطقی که هوای خنک و مرطوب دارند، به ویژه در افرادی که مزاج گرم و خشک دارند بسیار مفید است. البته سفر در هوای گرم می تواند بسیار مضر باشد. لذا بهتر است در چنین مواردی فرد خود را تا حد امکان از گرما و آفتاب دور نگه دارد.
ج) در تابستان از حمام گرم بپرهیزید.


4- لباس
بهترین لباس در این فصل، لباس نخی است. چرا که نخ از خنک ترین پارچه ها است و به بدن نمی چسبد. به ویژه اگر نخ کهنه باشد، نرم تر و مناسب تر است.

پاییز
در پاییز مزاج سرد و خشک غالب است و این مزاج ضد مزاج خون که گرم و تر است می باشد؛ لذا در این فصل خون کمتر ساخته می شود. در این فصل به علت تفاوت شدید و ناگهانی بین هوای گرم نیمروز و هوای سرد بامداد و شب بیماری های زیادی بروز می کنند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
برای دفع خلط های تجمع یافته ای که در اثر حرارت تابستان تغلیظ شده اند، توصیه به انجام استفراغ شده است، چرا که اگر این خلط های غلیظ شده، از بدن خارج نشوند، در زمستان فاسد خواهند شد.
الف) قی کردن در پاییز منع شده است، چون بدون آنکه توان دفع اخلاط فوق الذکر را داشته باشد، باعث حرکت و جریان یافتن این اخلاط می شود.
ب) بهترین راه حل، فصد یا اسهال با مواد مسهل ضعیف است.


2- تغذیه
الف) همان طور که ذکر شد، در این فصل اخلاط غلیظ در تابستان باقی مانده اند و از طرفی قوای بدن به علت گرمای شدید تابستان تحلیل رفته است. بنابراین در پاییز باید از مصرف غذاهای شکم پرکن خودداری کرد.
ب) مصرف مواد غذایی گرم و تر به علت خشکی مزاج پاییز توصیه می شود، چرا که بدن را با توجه به مزاج سرد و خشک فصل به تعادل می رساند.
ج) همچنین غذاهای شور و نمک سود و گوشت صید، به علت خشکی زیاد نباید مصرف شوند.
د) استفاده از نوشیدنی هایی مانند گل شکر، آب انار و آشامیدنی های مفرح (خوش بو) توصیه شده اند.


3- فعالیت بدنی
الف) در این فصل خوابیدن در مکان سرد و برهنه نمودن سر و کم پوشیدن لباس توصیه نمی شود، زیرا همان طور که گفتیم تغییرات دما دراین فصل زیاد است و در کل باید از گرمای نیمروزی دوری کرد.
ب) در پاییز باید از استحمام با آب سرد خودداری شود، چرا که آب سرد مسدودکننده منافذ بدن است و در نتیجه مواد زاید تبخیر نمی شوند و در بدن تجمع یافته، باعث بیماری های مثل سرماخوردگی می شود.
ج) دراین فصل از خوابیدن با شکم پر بپرهیزید، چرا که غذاها به علت قوت و حرارت پایین بدن دیر هضم می شوند.

زمستان
مزاج زمستان سرد و مرطوب است. سرما به دلیل فاصله زیاد زمین از خورشید است و رطوبت و نمناکی هوا به دلیل بارش برف و باران به وجود می آید. البته در سرزمین هایی مثل هند و بنگلادش که در زمستان بارندگی ندارند، شرایط متفاوت است.
زمستان باعث زکام، آبریزش بینی، سرفه و به طور کلی بنا به اصطلاح حکمای طب سنتی باعث افزایش امراض بلغمی می شود. در حقیقت در صورت سالم بودن اعضای قفسه سینه نظیر ریه، رطوبت از مجاری بینی و دهان خارج می شود و در غیر این صورت درگیری ریوی، دندان، گوش و سایر اعضا رخ می دهد.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
هر فردی در این فصل بیمار شود، باید بلافاصله مواد زاید را از بدن دفع کند، چرا که به علت سرما منافذ بسته هستند و مواد خود به خود دفع نمی شوند. به ویژه استفاده از مسهل ها در این فصل توصیه شده است.


2- تغذیه
در این فصل توصیه به مراقبت بیشتر و تناول غذا به طور کامل شده است. مصرف آبگوشت، گوشت سرخ کرده، کباب و امثال آن همراه با دارچین توصیه می شود.

مدیر سایت بازدید : 147 شنبه 03 تیر 1396 نظرات (2)


برخی گیاهان دارویی برای رفع بوی بد بدن ناشی از تعریق زیاد پوست و رشد باکتری ها روی آن مفید می باشند. این گیاهان علاوه بر کاهش تعریق بدن و اثر ضدعفونی کنندگی، دارای بوی خوش و مطبوع نیز هستند. لذا نه تنها بدبویی بدن را رفع می کنند، بلکه به خوشبو شدن آن نیز کمک می نمایند.


1- برگ مورد
پاشیدن پودر برگ خشک شده گیاه مورد، یا شستشوی پوست با دم کرده غلیظ برگ مورد به علت داشتن تانن فراوان و خاصیت قابض بودن، تعریق پوست را کنترل می کند و اسانس معطر آن باعث خوشبویی بدن می شود.


2- برگ شیرین بیان
دم کرده غلیظ برگ تازه شیرین بیان (حدود 50 گرم در یک لیتر آب جوش که به مدت 15 دقیقه دم کشیده باشد) را جهت شستشوی موضع عرق روزی 2 تا 3 بار استفاده نمایید تا از بوی بد عرق رهایی یابید.


3- برگ حنا
پودر برگ حنا به تنهایی یا همراه با پودر برگ سدر یا جوش شیرین، با اثر خنک کنندگی پوست و کم کردن فعالیت غدد عرق، به رفع بدبویی عرق کمک می کند.
همچنین می توان حنا را با جوشانده سماق یا سرکه خمیر کرده و به موضع عرق مالید و نیم ساعت بعد با آبغوره یا سرکه رقیق شده موضع را شستشو داد.


4- مریم گلی
از جوشانده گیاه مریم گلی همراه با گل ختمی و زوفا، می توان شربت خوراکی تهیه کرد و روزی 2 مرتبه میل نمود تا در کاهش تعریق بدن اثر بگذارد. همچنین پاشیدن پودر آن در زیر بغل یا داخل کفش یا شستشوی موضع عرق با دم کرده غلیظ آن، در رفع بدبویی و خوشبو نمودن پوست موثر است.


5- مازو
تانن فراوان این گیاه، آن را جزو قابض های قوی قرار داده است که استفاده از پودر یا دم کرده غلیظش به کسانی که از ترشح زیاد غدد عرق پوست شاکی اند توصیه می شود.


6- پوست و برگ گردو
برگ گردو دارای خاصیت ضد میکروبی قوی می باشد و شستشوی موضع عرق با خیسانده یا دم کرده غلیظ برگ تازه گردو در رفع بدبویی پوست موثر است. پوست سبز گردو نیز به علت دارا بودن تانن فراوان و قابض بودن، در کنترل ترشح عرق بسیار مفید است.


7- نعناع
استفاده خوراکی از برگ تازه نعنا یا عرق نعنا در رفع بدبویی دهان بسیار موثر است. همچنین استفاده از دم کرده نعناع جهت شستشوی پوست بدن علاوه بر رفع بدبویی و کم کردن ترشح غدد عرق باعث خوشبو شدن بدن نیز می شود.


8- برگ سیب
شستشوی بدن با دم کرده برگ تازه درخت سیب، در کاهش بوی بد عرق نقش موثری دارد. خصوصا اگر این دم کرده همراه با کمی سرکه استفاده شود.


9- گل سرخ
گذاشتن گلبرگ های تازه گل سرخ روی موضع عرق یا شستشوی بدن با گلاب یا پاشیدن پودر گل سرخ زیر بغل یا داخل کفش، از دیگر روش های طبیعی کاهش عرق و رفع بوی آن محسوب می شود.


10- رزماری
این گیاه که به اکلیل کوهی نیز شهرت دارد، در کاهش تعریق بدن اثر بسزایی دارد. می توان ترکیبی از 50 گرم پودر برگ رزماری و 200 گرم پودر تالک تهیه نمود و روزی 2 تا 3 بار به محل عرق پاشید.


علاوه بر گیاهان دارویی مذکور، استفاده از جوش شیرین، گِل ارمنی و زاج سفید نیز که در واقع جزو مواد معدنی دارویی هستند، برای درمان تعریق و بوی بد آن موثر است.
گِل ارمنی یا همان خاک ارژیل، نوعی گِل رس خالص ورز داده شده است که در التیام زخم و ضدعفونی کردن پوست و رفع بوی بدن موثر است. طرز استفاده از این ماده معدنی به این صورت است که می توان آن را به صورت خشک به تنهایی و یا ترکیب با پودر نعناع و گل سرخ روی موضع عرق پاشید، یا به صورت محلول با مقداری آب و سرکه به صورت گل شل درآورد و روزی نیم ساعت روی موضع عرق گذاشت. به طور کلی ذرات رس قدرت جذب بالایی دارند.


مدیر سایت بازدید : 471 پنجشنبه 14 مرداد 1395 نظرات (5)
اطلاعیه سایت عطاری آنلاین راجع به فعالیتش در شبکه های اجتماعی: همراهان عزیز سلام. عطاری آنلاین هیچ گونه صفحه ای در #تلگرام ندارد چه برسد به این که بخواهد از طریق تلگرام نسخه پیچی کند!! لذا هرگونه صفحه با نام "عطاری آنلاین" جعلی و فاقد اعتبار است. . صفحات رسمی عطاری آنلاین: facebook.com/attarionline instagram.com/attarionline facenama.com/attarionline aparat.com/attarionline
مدیر سایت بازدید : 441 جمعه 08 مرداد 1395 نظرات (0)


از عصاره لوبیای سفید چطور برای کاهش وزن استفاده می شود؟
طرفداران عصاره لوبیای سفید ادعا می کنند این عصاره می تواند مانع آلفا آمیلاز (یکی از آنزیم های طبیعی بدن) شود تا کربوهیدرات ها را به گلوکز تبدیل ننماید. عصاره لوبیای سفید، با محدود کردن فعالیت آلفا آمیلاز، باعث می شود گلوکز کمتری برای تبدیل شدن به چربی در اختیار بدن قرار گیرد. عصاره لوبیای سفید به عنوان کمکی برای کاهش وزن، فروش گسترده ای دارد. همین طور گفته می شود که این عصاره می تواند از چاقی جلوگیری کرده و چربی شکمی را کاهش دهد.
کاربردهای دیگر
عصاره لوبیای سفید نه تنها در زمینه کاهش وزن شهرت دارد بلکه گفته می شود می تواند قندخون را کنترل کرده، بر مقاومت انسولینی غلبه کرده، از دیابت و بیماری قلبی پیشگیری کرده، عملکرد ورزشی را ارتقاء داده، انرژی را بیشتر کرده، علائم آرتریت را کاهش داده و به پیشگیری از سرطان روده بزرگ کمک کند.

فواید عصاره لوبیای سفید
عصاره لوبیای سفید نه تنها در زمینه کاهش وزن شهرت دارد بلکه گفته می شود می تواند قندخون را کنترل کرده، بر مقاومت انسولینی غلبه کرده، از دیابت و بیماری قلبی پیشگیری کرده، عملکرد ورزشی را ارتقاء داده، انرژی را بیشتر کرده، علائم آرتریت را کاهش داده و به پیشگیری از سرطان روده بزرگ کمک کند
تاکنون تحقیقات محدودی روی فواید بالقوه عصاره لوبیای سفید صورت گرفته، اما برخی مطالعات نشان می دهند که این عصاره می تواند برای کاهش وزن مفید باشد. در یکی از تحقیقات صورت گرفته معلوم شد یکی از خواص بالقوه عصاره لوبیای سفید می تواند افزایش روند کاهش وزن و جلوگیری از افزایش قندخون توسط کربوهیدرات ها باشد.

خطرات احتمالی
به دلیل این که تحقیقات بلندمدت دقیقی روی اثرات عصاره لوبیای سفید صورت نگرفته، در مورد بی خطر بودن مصرف این عصاره برای طولانی مدت اطلاعات چندانی در اختیار نداریم. البته هشدارهایی در این مورد وجود دارد که عصاره لوبیای سفید شاید عوارض جانبی مانند حالت تهوع، نفخ، گاستریت و اسهال داشته باشد. مکمل های عصاره لوبیای سفید از نظر بی خطر بودن برای زنان باردار، شیرده، کودکان و افرادی که بیماری های خاصی دارند مورد آزمایش قرار نگرفته اند. بنابراین اگر تصمیم دارید از این محصول استفاده کنید با پزشک مشورت نمایید.
موسسه ملی سلامت توصیه می کند برای کاهش وزن، یک برنامه مدیریت شده که شامل تغذیه سالم و ورزش منظم باشد داشته باشید، به اندازه کافی بخوابید و از استرس دور باشید تا به وزن متعادلتان برسید. اگر در نظر دارید از عصاره لوبیای سفید کمک بگیرید، پیش از این کار با پزشک مشورت کنید.

تعداد صفحات : 74

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 661
  • کل نظرات : 125
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 508
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 92
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 162
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 586
  • بازدید ماه : 3,259
  • بازدید سال : 30,820
  • بازدید کلی : 1,083,951
  • کدهای اختصاصی

    عطاری آنلاین
     , عطاری 24 , عطاری , عطاری اینترنتی , عطاری آنلاین , عطاری دکتر روازاده , عطاری های تهران , عطاری دایا , عطاری تورنتو , عطاری در لندن , عطاری ابا , عطاری اصفهان , عطاری ابن سینا , عطاری ابا اصفهان , عطاری ایرانیان , عطاری ابا94 , عطاري انلاين , عطاری اهواز , عطاری ایلیا , عطاري آنلاين , عطاری آبا , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آقای قدیری , عطاری آریایی , عطاری آویشن , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آستانه شیراز , عطاری آریاشهر , عطاری به انگلیسی , عطاری بزرگ شرق , عطاری بزرگ تهران , عطاری بهارنارنج , عطاری بوعلی , عطاری بهار , عطاری بزرگ نارمک , عطاری باغ خدا , عطاری برای لاغری , عطاری بهشت , عطاری پل چوبی , عطاری پویانا , عطاری پاسارگاد شیراز , عطاری پارک وی , عطاری پل ستارخان , عطاری پونه , عطاری پامچال , عطاري پامچال , عطاری پارسا , عطاری پاسداران , عطاری تهران , عطاری تبریز , عطاری تهرانی , عطاري تهران , عطاری تجریش , عطاری ترنج , عطاری تهرانپارس , عطاری تبریزی , عطاری تریتا , عطاری ثابت , عطاری ثعلب , عطاری جلالی , عطاری جلال , عطاری جلالی ابادان , عطاری جینسینگ , عطاری جردن , عطاری جاویدی , عطاری جاده ابریشم , عطاری جمشید خدادادی , عطاری جنسینگ , عطاری جمالزاده , عطاری چیست , عطاری چهار فصل , عطاری چهل گیاه شیراز , عطاری چینی , عطاری چیذر , عطاری چاق کننده , گیاهان عطاری چربی سوز , عطاری حکیم چنومیا , داروی عطاری برای چاقی , عطاری حکیم , عطاری حکیم تهرانی , عطاری حکیم خراسانی , عطاری حکاک اهواز , عطاری حاج اسماعیل اصفهان , عطاری حکیم مومن تبریزی , عطاری حسامی , عطاری حکمت طرقبه , عطاری حکیم شهرضا , عطاری حاج نوروز , عطاری خوب در تهران , عطاری خوب در شیراز , عطاری خوب , عطاری خوب در اصفهان , عطاری خوب در کرج , عطاری خوب در اهواز , عطاری خیابان مطهری , عطاری خدادادی , عطاری خوب تهران , عطاری خورشید دکتر سماواتی , عطاری در تورنتو , عطاری دالاهو , عطاری در تهران , عطاری دینی , عطاری دانیال , عطاری در اصفهان , عطاری در شیراز , عطاری رضاییان , عطاری روازاده , عطاری رایگان , عطاری رضائیان , عطاری ره , عطاری رضایی , عطاری روغن , آدرس عطاری روازاده , دکتر عباس عطاری روانپزشک , آدرس عطاری دکتر روازاده , عطاری زنجان , عطاری زعفرانچی , عطاری زیتون , عطاری زود انزالی , عطاری زاهدان , عطاری زیر پل چوبی , عطاری زمانی , عطاری زکریا , عطاری زعفران , زهرا عطاری , عطاری سبزینه , عطاری سینا , عطاری سلامت , عطاری سنتی , عطاری سید شیرازی , عطاری سبز , عطاری سید جلال , عطاری سراجیان , عطاری سقطی تبریز , عطاری سیستانی , عطاری شفا , عطاری شقایق , عطاری شیراز , عطاری شرق , عطاری شمس , عطاری شفا روازاده , عطاری شبانه روزی , عطاری شاه جهان , عطاری شهرکرد , عطاری شفا تهران , عطاری صحرا , عطاری صورتی , صنف عطاری , صالح عطاری , صنایع پزشکی عطاری , عطاری صبا , عطاری صالحی , عطاری صداقت , عطاری صادق , عطاری صانعی , داروی عطاری ضد سرفه , عطاری طیرانی مشهد , عطاری طیرانی , عطاری طب سنتی , عطاری طبیب , عطاری طب الرضا , عطاری طب الکبیر در اصفهان , عطاری طوبی , عطاری طاهرنژاد , عطاری طب النجات , عطاری طاها , عطاری عقیلی خراسانی , عطاری عطارنژاد , عطاری عطار , عطاری علیزاده , عطاری عرفان , عطاری عبا , عطاری عمده فروش , عطاري عقيل خراساني , عطاری عمده , عطاری علیزاده اهواز , عطاری غرب , عطاری غرب تهران , عطاری غرب کشور , عطاری غرب همدان , مجهزترین عطاری غرب , معجزه ترین عطاری غرب , عطاری های غرب تهران , عطاری شهرک غرب , عطاری بزرگ غرب , عطاری در غرب تهران , عطاری فرامرزی , عطاری فرهنگ , عطاری فیسبوکی , عطاری فیس بوک , عطاری فرمانیه , عطاری فرزین , عطاری فیض مند , عطاری فارابی , عطاری فیاضی , عطاری فریور , عطاری قم , عطاری قائم , عطاری قاسمی , عطاری قزوین , عطاری قانون , عطاری قدیری , عطاری قهوه سبز , عطاری قرص کمر , عطاری قدیمی , عطاری قاصدک , عطاری کربلایی , عطاری کرمانی , عطاری کیمیا , عطاری کرج , عطاری کرمان , عطاری کعبه , عطاری کرمانشاه , عطاری کربلایی بهارستان , عطاری کیمیا در پاسداران , عطاری کیمیا پاسداران , عطاری گلها , عطاری گله داری در اهواز , عطاری گل سرخ , عطاری گیاهی , عطاری گلبرگ , عطاری گله داری , عطاری گله داری اهواز , عطاری گیاهان دارویی , عطاری گل نرگس , عطاری گرگان , عطاری لاغری , عطاری لپه ییان , عطاری لقمان حکیم , لیست عطاری های تهران , لیست عطاری های مشهد , لوازم عطاری , لیست عطاری های شیراز , ليست عطاري هاي تهران , لیست عطاری های اصفهان , لیست عطاری , عطاری معروف تهران , عطاری معجزه , عطاری مشهد , عطاری معتبر , عطاری میر قهاری , عطاری معروف شیراز , عطاری مرتضی علی , عطاری ممتاز , عطاری معروف , عطاری مدرن , عطاری ناجیان , عطاری نور , عطاری نیشابوری تهران , عطاری نیشابوری , عطاری نادری , عطاری نباتی , عطاری نعوظ , عطاری نیشابور , عطاری نارمک , عطاري نياوران , عطاری و لاغری , عطاری وزیر نظام , عطاری وزیر نظامی , عطاری و داروهای گیاهی , عطاری و گیاهان دارویی , عطاری و طب سنتی , عطاری ونک , عطاری ویکی پدیا , عطاری ولیعصر , عطاري وعليان , عطاری های اصفهان , عطاری های مشهد , عطاری های شیراز , عطاری های معروف تهران , عطاری های معتبر تهران , عطاری های معتبر , عطاری های کرج , عطاری های تبریز , عطاری های اهواز , عطاری یاس , عطاری یزد , عطاری یبوست , عطاری یوسف آباد , یوسفی نژاد عطاری , دکتر یوسفعلی عطاری , عطاری های یزد , یگانه عطاری , عطاری طوبی یوسف آباد ,  , عطاری آنلاین , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آنلاین رازک , عطاري آنلاين , سایت عطاری آنلاین ,